داستان

آقای خسیسی وقتی می خواست دستمالش را از جیب در آورد یک جفت دندان عاریه هم از جیبش به زمین افتاد . دوستش از او پرسید : این دندانهای عاریه در جیب تو چه میکند ؟ برای چه آنها را در دهانت نمی گذاری ؟ مرد خسیس جواب داد : اینها مال زنم است . از ترس اینکه مبادا در غیبت من هوس چیز خوردن به سرش بزند ، هر روز دندانهایش را برداشته نزد خود نگاه می دارم!!!!!!

پزشک پس از معاینه خانم گفت : شما باید در زندگی خود تغیراتی بدهید تا حالتان خوب شود . خانم گفت : آقای دکتر ، من در دو سال اخیر سه اتومبیل ، پنج خانه ، ده سلمانی و چهار شوهر را تغییر داده ام . آیا به نظر شما باز هم باید در زندگی تغییری بدهم ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد