احتمالا بسیاری حکایت وبلاگ معلم کوچکترین مدرسه جهان که پستهای وبلاگش را از روستایی دور افتاده مینویسد، شنیدهاند. عبدالحمید شعرانی سرباز معلمی است در روستای جمال آباد کالو از توابع بندر دیر در استان بوشهر. او چهار شاگرد دارد که البته نام خانوادگی همه آنها یکی است.
وبلاگ "دیر تش آباد" به نشانی http://www.dayyertashbad.blogfa.com/ متعلق به این سرباز معلم است که مدرسهی چهار نفره را در روستای کالو اداره میکند و با وقایعنگاری حوادث و خاطرات در وبلاگش نگاههای زیادی را به خود جلب کرده است. /font>
بر این اساس در مطلبی از وبلاگ این سرباز معلم آمده است: همین اول صبحی صدای افغانیها گوش روستا را پر کرده، هر وقت سر و صدا میکنند، یعنی اینکه خواب نیستند و دارند مدرسه کار میکنند. مهدی میگوید مدرسه نو خیلی قشنگ میشود تازه دیم (مادرم) میگه طارمه (سایهبان ) هم داره. مهران که با چشمهای پف کردهاش دفتر مشقش در میآورد، حسین میگوید: مجبوری شبها تا ساعت 12 بیدار باشی! پریسا که قرآن دارد از روی سورهها میخواند و نماز خواندن هم یاد گرفته است و امسال باید جشن تکلیف برایش بگیریم. میگوید: اجازه من شبها تا شام میخورم میخوابم. صبح زود هم بلند میشوم و نماز میخوانم با چادر گل گلیام. /font>
حسین که انشا میخواند کلاس ساکت میشود، مهران گوش میکند، مهدی حرف نمیزند و پریسا هم فقط به دفتر انشای حسین زل میزند. /font>
موضوع انشا اگر من رییس جمهور بودم...: «اگر من رییس جمهور بودم به مردم فقیر کمک میکردم و نمیگذاشتم که در کشورم کسی فقیر باشد و به تمامی روستاها کمک میکردم و راههای روستایی را آسفالت میکردم و به روستاها آب و برق و تلفن میکشیدم تا مردم روستاها هم بتوانند مثل مردم شهرها زندگی راحتی داشته باشند. /font>
اگر من رییس جمهور بودم بین تمام کشورها صلح برقرار میکردم و نمیگذاشتم که کشورهای قدرتمند به کشورهای ضعیف حمله کنند و مردم بی دفاع و کودکان بی گناه را با بمب و موشک بکشند و آب و خاک کشورهای فقیر بگیرند. من دلم میخواهد که تمام کشورها با هم دوست باشند و با هم زندگی خوبی داشته باشند. /font>
حالا یک نصیحت دارم به تمام رییس جمهورهای دنیا؛ هر انسانی حق زندگی دارد، چرا عدهای از انسانها کشته بشوند. مثلا چرا هم سن و سالهای من در فلسطین و عراق کشته بشوند. به نظر من به کشورهای ضعیف حمله کردن و مردم بی گناه را کشتن هنر نیست. اگر راست میگویند بیایند با هم زندگی کنند و نیازهای همدیگر را برطرف کنند. من امیدوارم که تمامی کشورها با هم دوست بشوند و دیگر در دنیا هیچ جنگی نباشد. . . پایان»