ناز پسرانه..!

وقت آن است که ما گل پسران ناز کنیم

تاقچـه بالا بگذار یم و «نــــــه» آغاز کنیم

 

 

مطلبی هست در این باره عیان می گویم

بشنویـــم و همــه را مُطلع از راز کنیــم

 

 

جمله کون و مکان در کنف همّت ماست

از خوشی بال در آورده و پــرواز کنیــم

 

 

نوگلان! عاشق هر عشوه و قهری نشـــــوید

جای آن است، که ناز از پی هم ساز کنیم

 

 

تیز باشید هلا، ای پسران دم بخـــت

موقع عقد، شروط خودمان ساز کنیـم

 

 

گر چه زیبا و قشنگند نگاران چون «قو»

بهر رو کم کنی ایشان به مثل«غــــاز»کنیــم

 

 

نهراسیـــم که شایـــد نظرش برگــردد

یا مبادا که دمی ترس ز انباز کنیم!

 

 

آن قدر هست که هر یک گل خود برچینیم

قبل چیدن ،همه را جمـــله ورانداز کنیـــم!

 

 

«مریم»و«یاسمن»و«لاله»و گل های دگر

«سوسن»و«قاصدک» و یاد«گل ناز» کنیـم!

 

 

رسم عاشق کشی افسانه شود در عالم

بهر معشوقه کشی ، خلق هم آواز کنیم!

 

 

بارها جنس مونث دلمان بشکسته است

زین سپس خون به دل دلبر طناز کنیــم

 

 

در جهیزیِه، ز او بنز و پروتون خواهیم

قصد یک باغچه و خانه ی دلبــــاز کنیــم!

 

سیرت خوب که شرط است در این کار، عزیز

اجتنــاب از صنــم خــانه بر انـــــداز کنیــــم

 

 

گل بچـینیم ؛ مبادا که سریعـــاً گوییـــــم

«بع…له» را و همه رشتــه ی خود باز کنیــــم

 

 

با چنین وضعی اگر طالب همسر گشتیم

نازها بهر وی از پشــت هم آغاز کنیـــم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد