جایگاه زن در اسلام

حاجی داشت دست نماز می گرفت و در فکر مصالح مملکت بود.



رینگ، جینگ، ونگ، رانگ، نینگ، دانگ ... (صدای موسیقی که از تلوزیون پخش می شود)

حاجی: محمد جان بابا، پاشو تا نماز بخونیم.



محمد (فرزند 6 ساله حاجی): بابا یه سوال بپرسم بعد نمار بخونیم؟

حاجی:
نه بابا، باشه بعد از نماز، همیشه اول نماز.

محمد: باشه.

زن حاجی: حاجی نه شروع کنی نماز ها، بیا اول نهار بخورید. من کار دارم، بعد نماز بخونید.

حاجی: چشم حاج خانوم. خوب بابا چی می خواستی بپرسی؟

محمد: چرا این گلدون های خونه ما آهنگ نمی زنن؟

حاجی با نگرانی: بیا اینجا ببینم، صبحانه چی خوردی؟ تو کوچه کسی چیزی نداد بخوری؟ سر درد داری؟

محمد:
نه، من خوبم. اما آخه تو تلوزیون همیشه وقتی آهنگ زنده پخش می شه، گلدون نشون می ده و می نویسه " نوازنده: .... " !

حاجی: خوب؟

محمد: ... من می گم چرا گلدون های ما سنتور و تار نمی زنن. تازه این گلدون که واسه افتخاری ساز میزد هم عوض شده جدیداً درخت جاش نشون می ده.

حاجی: بابا این گلدون ها که خودشون آهنگ نمی زنن، نوازنده می زنه، بعد این گلدون را به ما نشان می دن.

محمد: چرا خودش رو نشون نمی دن؟

حاجی: بابا صلاح مملکت نیست. این سوال را دیگه از کسی نپرسی ها. خصوصاً از عمو سید که میاد. وگرنه خدا اون دنیا می ده جبرئیل آمپولت بزنه !

محمد با ترس: چشم بابا.

حاجی: خانم محض احتیاط به این گلدون های توی حیاط چند روزی آب نده تا خشک بشن، می ترسم محمد به موسیقی علاقه مند بشه و ...

چارلی چاپلین به دخترش

چارلی چاپلین به دخترش: تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریانت را نشانش نده! هیچ گاه چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن قلبت را خالی نگه دار اگر هم یه روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد به او بگو که تو را بیش تر از خودم وکمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم وبه تو نیاز دارم

دختر یا پسر؟!

لابی انتظار مطب خانم دکتر فهیمی (متخصص زنان و زایمان و الباقی موارد!)

زن حدودا سی ساله ای مضطرب و رنگ پریده روی صندلی نشسته بود. مدام صندلی را جلو و عقب می کرد و گویی صدای جیر جیر صندلی باعث کم شدن نگرانی اش بشود به کارش ادامه می داد. در حال جویدن ناخن های بلندش بود که منشی صدا زد: خانم مکثری... زن با لرزشی که در صدایش جاری بود پاسخ داد: بله؟ من مکثری هستم.

- آزمایش شما مثبته

- اونو که خودمم میدونم

- خب پس واسه چی اومدین اینجا؟

- می خواستم ببینم دختره یا پسر

- راستش خود دکتر هنوز شک دارن!

- وا ! چطور مگه؟ نکنه بچه م چیزیش شده و به من نمیگین؟

- نه خانم. بچه تون خیلی هم سالمه. پدرسوخته پاهاشو جفت کرده!

- حالا نظر دکتر چیه؟

- ایشون معتقدن از چن حالت خارج نیست. یا دختره و حیا بهش اجازه نمیده ما دید بزنیم! یا پسره و خواجه ست واسه همین باز حیا بهش اجازه نمیده ما دید بزنیم! یا ...

-یا چی؟؟!

- یا چیزی شبیه به همون موارد !!

معادلات ساده انسان و الاغ

معادلات ساده انسان و الاغ magnify
معادله اول:انسان = خوردن +خوابیدن + کار کردن + لذت بردن

الاغ = خوردن +خوابیدن

بنابراین:

انسان = الاغ +خوردن + لذت بردن
یا:

انسان – لذت بردن = الاغ + کار کردن

که بدین مفهوم است :

انسانی که لذت نمی برد معادل الاغی است که کار می کند

معادله دوم:
مرد = خوردن + خوابیدن + پول درآوردن

الاغ = خوردن +خوابیدن

بنابراین:

مرد = الاغ + پول درآوردن (1)

یا:

مرد – پول درآوردن = الاغ

که بدین مفهوم است :

مردیکه نمی تواند پول دربیاورد مثل الاغ است.
معادله سوم:
زن = خوردن + خوابیدن + خرج کردن

الاغ = خوردن + خوابیدن

لذا:

زن = الاغ + خرج کردن (2)


یا:

زن – خرج کردن = الاغ

به بیان دیگر زنی که نتواند خرج کند الاغ است

نتیجه:

از معادله 2 و 3 نتیجه می شود که:

مردی که نمی تواند پول در بیاورد مساوی زنی است که نمی تواند خرج کند. بنابراین مردان با پول در آوردن اجازه نمی دهند تا زنان الاغ شوند و همینطور زنانی که پول خرج می کنند نمی گذارند مردانشان الاغ شوند.

به علاوه از نتایج (1) و (2) در معادلات دو و سه خواهیم داشت:

مرد + زن = الاغ + پول در آوردن + الاغ + خرج کردن

و یا :

مرد + زن = 2 الاغ

که بدین مفهوم است که مرد و زن با هم مثل دو تا الاغ در کمال خوشی زندگی می کنند.

سوالی هست؟؟؟