طرز مکالمه دخترای ایرانی در سال 87

طرز مکالمه دخترای ایرانی در سال 87


خوشگل = خوجل


خوبی = خوفی


جیگرتو بخورم = جیگلتو بخولم


عشق منی = عجق منی


قربونت برم = قلبونت بلم


چطوری؟ = تطولی؟


چی کار می کنی = چیکال می کنی


سلام = شلام


دختر= دخمل


پسر = پسمل


عزیزم = عجیجم


جون = جونزززززز



نمیدونم= نیدونم(بعضی ها این روز خیلی زیاد میگن!!)


دوست = دوکس (این کلمه رو نمیدونم از کجا درآوردن)


در پایان یک مکالمه عشقی یک دختر ایرانی با یک پسر توجه کنید:



شلام قلبونت بلم چطولی ؟جیگلتو بخولم

پسمل من نیدونی چقدر دوکست دالم

روزی که عشق را قسمت کردند

روزی که عشق را قسمت کردند

 پرواز را به تو دادند

قفس را به من

 ساز را به تو دادند

 غم را به من

 و من تشنه ی کویر دشت بارانم 

مانند طایفه ی خاک می مانم

 

و دشمن طوفان

 من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم

مرد جوان با جنایت به رابطه پنهانی همسرش پایان داد

جلسه محاکمه مردی که جوانی را در خانه اش دیده و او را به خاطر ارتباط با همسرش به قتل رسانده بود، در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.  

 

 در جلسه محاکمه دیروز ابتدا آرش سیفی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و گفت؛ نادر 34ساله که از زمان وقوع قتل در روز هشت خردادماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، متهم است جوانی به نام «م.» را با ضربات قمه به قتل رسانده است. مطابق اقاریر متهم و سایر مدارک موجود در پرونده تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند.سپس نادر به دفاع از خود پرداخت. وی اتهام قتل را قبول کرد و گفت؛ دو سال قبل از حادثه بود که متوجه شدم همسرم با مردی به نام «م.» ارتباط دارد. البته اوایل به گفته های مردم توجهی نداشتم و سعی می کردم حرف هایشان را نشنوم. ما با «م.» هم محلی بودیم و من دقیقاً او را می شناختم. یک سال و نیم پیش در همان شرایط که تلاش می کردم به همسرم بدبین نشوم «م.» را در پاگرد واحد آپارتمانی ام دیدم. با خواهش و تمنا و نصیحت از او خواستم از زندگی ام بیرون برود. من عاشق همسرم بودم و آنقدر دوستش داشتم که نمی خواستم حرف هایی را که در مورد او می زدند باور کنم، بعد که به خانه رفتم با همسرم هم صحبت کردم و از وی خواستم به کارهایش پایان دهد. او هم قبول کرد. با این حال برای اطمینان بیشتر خانه ام را عوض کردم. چندی بعد متوجه شدم «م.» آدرس جدید خانه ام را پیدا کرده است. متهم ادامه داد؛ مجبور شدم دوباره به محل دیگری نقل مکان کنم. فکر می کردم «م.» دیگر دست از سر همسرم برداشته است تا اینکه دوباره متوجه زمزمه هایی شدم که علیه همسرم مطرح می شد. با این حال هنوز هم همسرم را دوست داشتم و حاضر نبودم حرف نامربوطی را در موردش قبول کنم. روز حادثه سر کارم بودم که یکی از آشنایان با من تماس گرفت و گفت «م.» را اطراف خانه ام دیده است. بلافاصله به سمت منزل به راه افتادم، وقتی رسیدم با کلید در را باز کردم و وارد خانه شدم و دیدم «م.» در کنار همسرم است. آنقدر عصبی شدم که کنترل خودم را از دست دادم. با قمه یی که در دست داشتم سه ضربه به «م.» زدم. همسرم خیلی ترسیده بود و فریاد می زد. با اینکه خیلی دوستش داشتم اما نتوانستم تحمل کنم و با قمه به او هم ضربه زدم، بعد هم خودم را به پلیس معرفی کردم.قاضی تردست در ادامه جلسه دادگاه را غیرعلنی اعلام کرد تا همسر نادر نیز تحت محاکمه قرار گیرد. همسر نادر در مرحله دادسرا به داشتن ارتباط با مقتول اعتراف کرده و در بخشی از سخنانش گفته بود؛ من شوهرم را دوست داشتم و دلم نمی خواست با مقتول رابطه داشته باشم اما وقتی به «م.» گفتم که دیگر نمی خواهم وی را ببینم، تهدیدم کرد که به شوهرم خبر خواهد داد. مقتول به زور با من رابطه برقرار می کرد و حتی زمانی که فهمید شوهرم از ماجرا مطلع شده است، دست برنداشت. ما چندین بار هم خانه مان را عوض کردیم ولی «م.» همچنان مرا تهدید و وادار می کرد کاری را انجام دهم که دوست نداشتم. تا اینکه شوهرم روز حادثه سرزده به خانه آمد و او را کشت. ضربه یی که به من زده بود هم بسیار عمیق بود اما من به طرز معجزه آسایی نجات پیدا کردم.قضات شعبه 74 پس از شنیدن دفاعیات همسر متهم در جلسه یی غیرعلنی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

تست های عصر ایرانی

1- ..... تایید شد.
الف. آموزش طرز پخت میرزاقاسمی توسط معصومه ابتکار به ولیعهد رومانی
ب. حضور کردان در دفتر مجتبی ثمره هاشمی در سمت مشاور ارشد محمود احمدی نژاد
ج.جعلی بودن مدرک رحیمی
د. تبانی در دربی 66 ام

2- کفاشیان: پول کم بیاوریم، … .
الف. از برنامه های بانوان می زنیم.
ب. از کمک های مالی به تیم های پرسپولیس و استقلال می زنیم.
ج. از حساب ذخیره ی ارزی برداشت می کنیم.
د. خدا برکت بده به بیت المال مسلمین.

3- یک مقام وزارت علوم: از ..... مطمئنیم.
الف. پیروزی احمدی نژاد
ب. سطح بالای علمی دانشگاه ها
ج. صحت مدارک دکترای همه مسوولان
د. بیکار بودن فارغ التحصیلان دانشگاه ها

4- معصومه ابتکار ..... را به ولیعهد رومانی یاد داد.
الف. پخت "میرزاقاسمی"
ب. چگونه فراجناحی بودن
ج. طریقه ی اس ام اس زدن به برنامه ی 90
د. طریقه ی سهمیه بندی کردن بنزین بدون درد و خونریزی!

5- خاتمی: هرکس بیاید ...
الف. فداکاری کرده
ب. باید میرزاقاسمی بخورد.
ج. جای من را تنگ می کند.
د. من جای او را تنگ می کنم!

6- ....... رئیس جمهور ایران را قهرمان آزادی بیان و دموکراسی دانست.
الف. مهناز افشار
ب. «لیدی رنوف» (Lady Renouf)، ملکه زیبایی سابق انگلیسی،
ج. فاطمه رجبی
د. شریعتمداری

7- سلیمانی: افزایش 9 برابری ..... در دولت نهم.
الف. تورم
ب. سرعت اینترنت
ج. شکاف طبقاتی
د. جعل مدرک دکترا

8- بانک مرکزی:کاهش .... در دولت نهم.
الف. آمار ازدواج
ب. شکاف طبقاتی
ج. قدرت خرید مردم
د. شکاف لایه اوزون

9- لاریجانی: .... به ما مربوط نیست.
الف. آتش گرفتن آدم ها در مقابل مجلس
ب. هولوکاست
ج. مشکلات مردم و جوانان
د. خوشمزه بودن و یا خوشمزه نبودن میرزاقاسمی

10- وزیر ارتباطات: ........ را نمی دانم!
الف. تفاوت اینترنت آنالوگ و ای دی اس ال
ب. نام برنده اپراتورسوم
ج. نام این غذایی که توش بادنجون هست و خانوم معصومه ابتکار طرز تهیه آن را بلد هستند
د. معنای آنتن دهی

11- خاتمی: مدعیان .......... .
الف. آزادی بیان در دانشگاه به دانشجویان می گویند آدم باشید!
ب. ساده زیستی صبح تا شب میرزاقاسمی می خورند!
ج. اصلاحات رنگ آرایشگاه را ندیده اند.
د. اسلام، رنگ جبهه را ندیده اند.

12- روزنامه اماراتی: ایرانی ها جزایر را به ما بدهند ، ....
الف. ما به آْنها بادنجان می دهیم تا میرزاقاسمی بپزند!
ب. ما هم اجازه می دهیم همه با هم برن دبی! برن دبی!
ج. اگر نوشابه هم همراهش بخوریم ترش نمی کنیم!
د. با آنها دوست شویم!

13- نریمان پناهی: به ... چه ربطی دارد درباره مسائل ..... حرف بزند؟
الف. عادل فردوسی پور- داوری
ب. سیاستمدار – ورزشی
ج. طنزنویس – سیاسی
د. مداح - سیاسی

14- احمد ناطق نوری: بعید می دانم اصلاح طلبان ......
الف. طرز پخت میرزاقاسمی را بلد باشند.
ب. به اندازه ی دانه های یک تسبیح نامزد داشته باشند.
ج. بلد باشند با ماشین حساب جمع و تفریق کنند!
د. به جمع بندی برسند.

15- کدامیک از شعارهای زیر نمونه ای از شعارهایی است که در سایت موج سوم (کمپین حمایت از خاتمی) وجود داشته است؟
الف. اوبامای ایرانی، اصلاحات خاتمی
بیا شمع ها رو فوت کن... تا صد سال زنده باشی
ب. ممد خاتمی، تو پینه‌دوزی.......مملکت پاره‌ شد، باید بدوزی ......
ج. سید خوب خندان؛ این‌دفعه محکم بمان
د. تمام موارد

سه توضیح ضروری:
پاسخ صحیح پنج سئوال اول گزینه "الف" است.
پاسخ صحیح پنج سئوال دوم گزینه "ب" است.
پاسخ صحیح پنج سئوال سوم گزینه "د" است.

جوک و اس ام اس های بامزه

خداوند زن را آفرید تا هیچ مردی به مرگ طبیعی نمیرد

تفکر عمیق غضنفر! اگرادیسون نبود بایددرتاریکی تلویزیون نگاه میکردیم تف به این زندگی
تف به نامردی
تف به دلتنگی
تف برسون تفم تموم شد.
یه روز یه مشتی داشته خری رو میزد
غضنفر میرسه میگه چرا میزنی مشتی میگه چیه تعصبی شدی ، فامیلته غضنفر میگه نه می ترسم خدایی نکرده آق والدین بشی



وسعت دید خانمها: دیدن یک تار مو روی کت شوهر! ندیدن تیر برق موقع رانند


غضنفر بچش میره بالای دیوار میگه یعقوب بیا پائین میفتی مریض میشی....



برو جلوی آینه ببین کی توشه؟اگه اون نباشه میخوام دنیا نباشه



این چند روز آخرسعی کن رژیم بگیری تا انتخابت نکنن این را به بقیه گله هم بگو . عید قربان پیشاپیش مبارک.



از غضنفر پرسیدن نظرت راجع به گل چیه؟
میگه: گل خیلی زیباست, خیلی خوش عطره, اصلآ حدیث داریم:
گل هوالله احد


به مرغه میگن
خروس چند حرفه
میگه: قربونش برم حرف نداره


غضنفر با چراغعلی شطرنج بازی میکنند فکر میکنی نتیجه چی شد!؟شاه دق کرد.


از یه نی نی میپرسن ,عشق یعنی چه ؟ میگه:بزالی اونم از پفکت بخوله.


غضنفر سوار خرش چپق کشون میره تهران. چند تا بچه تهران میان دستش بندازن بهش میگن: حاجی چپقو بده خرتم بکشه! ترکه میگه : نه عزیزم خر من بچه تهرونه پیپ میکشه 


به غضنفر میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین؟ میگه نه ولی دارن میسازن


همیشه پشت سر هر مرد موفق، زنی هست .... که نتــــــــــونسته جلوی موفقیتش رو بگیره

من نمی خواستم این حرف را بگویم و این را گذاشته بودم که ذخیره‌ی بلندمدت آخرتم باشد ولی حالا که اینطور است از سود 29 درصد آن سپرده بلند مدت صرف نظر می‌کنم و می‌گویم که من اگر اهل ریا و تظاهر بودم تا حالا گفته بودم که من خودم جانباز 102 درصد هستم. من همین الان که در خدمت شما هستم 25 کیلو ترکش، هفت گلوله، سه نارنجک، دو راکت و یک نصف میگ21 در بدن دارم اما یک کلام حرف نمی‌زنم. اما به فرض محال هم که ذره‌ای در حرفهای من تساهل شده باشد آیا این درست است که برای یک دستمال زعفرانیه را به آتش بکشند؟

خمارخودتیم،نوکر مرامتیم،شرمنده خوبی هاتیم،اسیر اس ام اساتیم.

تاحالاقورباغه پرس شده تو پلاستیک دیدی اگه ندیدی پس یک نگاه به کارت ملیت بکن .


لبخند باعث زیبایی می شود تو نیشت را ببند.

چندیست که بیمار وفایت شده ام.در بستر غم چشم به راهت شده ام.این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام


امشب میخوام طی یک عملیات شهادت طلبانه
.
.
.
.
فدات بشم.



 تو شیراز مادر رو از دختر نمیشه تشخیص داد تو اصفهان گدا رو از پولدار تو تهران دخترو از پسر!!


غضنفر می ره امتحان گواهی نامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهی نامه غضنفر می گه دادین که می خواین؟


به غضنفر میگن یه موجود نام ببر میگه : آب جوش میگن آب جوش که موجود نیست میگه والا من از تبریز که میومدم تو جاده نوشته بود آب جوش موجود است


از غضنفر میپرسن چه جوری بستنی کیم میخوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون


غضنفر میره مسابقه قرآن ، نوبت اون که میشه براش سوره بنی اسرائیل می افته اونم از مسابقه انصراف می ده!!!


عزرائیل میره سراغ قزوینیه بهش میگه وصیت کردی؟ میگه آره زیره فرشه

به غضنفرمیگن یه پستاندار بی دندان نام ببر میگه مادربزرگم.


غضنفر تو توالت بود پسرش زنگ می زنه میگه بابا کجایی؟ میگه یه جایی! میگه، خب مامان گفت: ناهار نداریم هر جا هستی همون جا یه چیزی بخور...


می دونی اوج رفاقت یعنی چی؟ یعنی به فکر کسی باشی که الان به فکر تو نیست ،من الان تو اوج رفاقتم رفیق.




غضنفر صبح میره در مغازش میگه بسم ا... رحمان رحیم.کرکره را میده بالامیبینه همه چیز را بردن کرکره را میده پایین میگه صدق ا... علی العطیم

غضنفر میره ماه عسل برمیگرده زنش بهش میگه چرا منو نبردی میگه خواب بودی دلم نیومد بیدارت کنم.


چراغعلی دیش ماهوارشو می‌ذاره روی پشت بوم، روش می‌نویسه: کولر


به غضنفر میگن سفر حج چطور بود میگه خیابونا تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا آخرین مدل. البته یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم

ازغضنفرمی‌پرسن: شما کجای تهران می‌شینید؟ می‌گه: هرجا که خسته شیم!...

غضنفرداشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد

به غضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه

از غضنفر می پرسن اسم سعدی چیه میگه: ... میدون

غضنفر رو می خواستن اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت چیه !
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!

به غضنفر میگن تولدت مبارک ، میگه خیلی ممنون تولد شما هم مبارک

یه روز غضنفر میره باشگاه بدن سازی ، مربی باشگاه بهش میگه هفته اول که بیای بدنت درد میگیره ، غضنفرفکر میکنه میگه پس میرم از هفته دوم میام

به غضنفر میگن : این خیابون کجا میره؟ غضنفر میگه : والا من چهل سال تو این خیابون زندگی میکنم , ندیدم این خیابون جایی بره


 غضنفر میره پیک نیک زنش میگه بشینم زیر اون درخت خوبه. میگه نه همین وسط جاده پتو بنداز امن تره.!! زنش میگه اینجا ماشین میزنه خلاصه بعد از کلی جر و بحث میندازن وسط جاده.بعد میبینن یه کامیون داره میاد طرفشون هر چی بوق میزنه اونا از جاشون تکان نمیخورن کامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت.غضنفر به زنش میگه اگه زیر درخت بودیم الان مرده بودیم
معلم کلاس اول از ساسان کوچولو می پرسه ..اگه تو 10 تا شکلات داشته باشی 2 تاشو بدی به سمیرا..3 تاشو بدی به مریم و یه دونه هم بدی به شراره اونوقت چی خواهی داشت؟؟؟ ساسان میگه .خوب معلومه 3 تا دوست دختر جدید