لذت زندگی

333 magnify

 

آیا تا به‌حال موقعی از صبح که هوا تازه می‌خواد روشن بشه و گرگ و میشه، یعنی می‌تونید گرگ رو از میش تشخیص بدهید، رفتید پشت‌ بوم خونه؟

خواسته‌اید آسمون رو، که رنگ خاصی داره، نگاه کنید؟

خیابون خالی رو نگاه کنید،

خونه‌های با چراغ‌های خاموش رو نگاه کنید،

 

آیا موقعی که تازه هوا می‌خواد روشن بشه،

رفتید توی یه پارک بنشینید؟

هوای خنک،

با طراوت،

اون سکوت و آرامش،

صداهای پرندگان که انگار تازه از خواب بیدار شده‌اند،

و پر از جنب وجوش و هیجان‌اند

و با وجودی که چند تا پرنده درجاهای مختلف می‌خونند، و صداهاشون با هم قاطی شده، ولی  دلنشین‌ترین سروصداییه که تا حالا شنیده‌اید؛ و این صداها هیچ آزاردهنده نیست. بلکه انگار هر کدام قسمتی از یک ارکستر موسیقی هماهنگ و زیباست.

و صدای آب،

صدای آبشار،

صدای فواره‌ها،

صدای آبیاری درختان توسط باغبان‌ها و نگهبان پارک

 

آیا تا بحال موقعی که هوا هنوز کمی تاریکه و تازه می‌خواد روشن بشه، در دامنه‌ی کوه بوده‌اید؟ بالای کوه بوده‌اید؟

بیدار شدن طبیعت رو احساس کرده‌اید؟

اون انرژی و روحی رو که از‌آسمون به طرف پایین به طرف شما جریان داره، احساس کرده‌اید؟

...

خوشبختانه تهران هم کوه و هم پارک‌های زیادی داره و اگر یه روزی ساعت چهار یا پنج صبح خواستید بزنید بیرون، سعی کنید تنها برید و تا حد امکان سبک‌بار.

 

یه کتاب جیبی خیلی خوب هست به اسم « نیایش کلید آرامش »

نویسنده: دون میگل روئیز

نشر آویژه

 

این کتاب شامل عناوینی چون حقیقت، بخشایش، عشق، بدن، سپاسگزاری، انسانیت، الوهیت و سکوت درون است

 

بخشی از کتاب رو می‌خونیم:

 

سپاس، بایستی در آغاز به وجودی تقدیم گردد که خالق ماست؛ چرا که بزرگترین هدیه را از او دریافت کرده‌ایم: «زندگی».

چگونه می‌توان سپاس خالصانه‌ی خود را به خداوند نشان داد و از صمیم قلب از او سپاسگزار بود؟

بهترین راه برای ابراز این سپاس، دریافت هدیه‌ی اوست، دریافت زندگی! و لذت بردن از آن، از طریق زیستن زندگی با تمامیت آن.

برای اغلب ما بخشیدن آسان است ولی دریافت، بسیار مشکل! وقتی سپاسگزاری ما به کمال برسد، به راحتی و بدون احساس گناه «دریافت» می‌کنیم زیرا می‌دانیم با دریافت کردن، دهنده را خشنود می‌کنیم. اگر کسی برای شما غذایی بپزد، بهترین تشکر آن است که از غذا واقعاً لذت ببرید. پزنده‌ی غذا از لذت شما هنگام غذاخوردن خوشحال می‌شود. زمانی که برای فرزندانتان غذا می‌پزید و لذت آن‌ها را هنگام خوردن می‌بینید، می‌توانید باز هم آشپزی کنید تا احساس خشنودی آنان را حس کنید.

زندگی نیز این‌گونه است. خداوند زندگی را به ما اهدا کرده و راه سپاس از او به‌پاس این هدیه، خوب زیستن و لذت از زندگی است. زندگی زود می‌گذرد. حتی اگر صد سال زندگی کنیم، باز هم کوتاه است. با زندگی خود چه کنیم؟ آیا باید در تمامی زندگی برای خود متأسف باشیم؟ آیا بایستی زندگی‌مان را در ضدیت با کسانی که دوستشان داریم بگذرانیم؟ آیا باید از زنده بودن بترسیم و نگران باشیم که در این جهان، ما که هستیم؟ راه بیان سپاسگزاری از زندگی این است که حقیقتاً زنده باشیم. نه این که گوشه‌ای پنهان شویم و گذر زندگی را نظاره کنیم. بزرگترین ترس، ترس از مرگ نیست؛ ترس از زنده بودن است، ترس از خود بودن، ترس از ابراز احساسمان. ترس از تقاضای چیزی که می‌خواهیم. گفتنِ آری، زمانی که می‌خواهیم آری بگوییم و گفتنِ نه، هنگامی که می‌خواهیم نه بگوییم. ابراز آن‌چه که در دل داریم، زنده بودن حقیقی است. اگر به آن‌چه که نیستیم تظاهر کنیم، چگونه می‌توانیم حقیقتاً زنده باشیم؟

با سپاسگزاری زندگی کردن، یعنی از هر لحظه‌ی این هدیه‌ی گرانبهای خدایی لذت بردن!

الزاماً نباید بگوییم خدایا شکرت! ما می‌توانیم سپاس خود را با شادی و عشق‌مان به زندگی، به خداوند تقدیم کنیم. سپاسگزاری یکی از راه‌های مهم ابراز عشق است. وقتی قدردانی ما به حد کمال برسد، عشق خود را بی‌دریغ، نثار می‌کنیم، چون می‌دانیم عشق ما را پایانی نیست. بی‌محابا نثار می‌کنیم، زیرا خالق ما بخشنده‌ی حقیقی است و ما می‌دانیم که استحقاق خوبی را داریم چرا که ما از خداوندیم و خداوند یعنی همه‌چیز. اگر او همه‌جا هست و همه‌جا حضور دارد چگونه می‌تواند مواهب زندگی را از آفریده‌های خویش دریغ بدارد؟

امروز روزی مناسب است برای ابراز سپاس خود از صمیم قلب.

چرا هر لحظه این احساس را تمرین نکنیم، تا آنجا که برای ما تبدبل به یک عادت گردد؟ هرچه تمرین بیشتری داشته باشیم بیشتر متوجه چیزهایی می‌شویم که بایستی سپاسگزارشان باشیم. و به این ترتیب زندگی ما تبدیل به یک ضیافت سرشار از شادی و لذت می‌گردد.

زمانی که قدرشناسی‌ات اوج می‌گیرد، خدا را در هرچیز مشاهده می‌کنی و واکنش تو، عشق و قدردانی نسبت به بزرگترین هدیه، یعنی زندگی، خواهد شد.

پیشنهاد من این است که بیاییم مابقی زندگی‌مان را با قدردانی و سپاسگزاری از آن‌چه برای زنده بودن‌مان دریافت می‌کنیم،‌ سپری کنیم.

تنها زنده بودن، تنها لذت نفس کشیدن، کافی است تا قلب ما را سرشار از سپاس کند.

بیاییم، قدم در وادی عشق با خالق گذاریم. این واژه‌ها را چنان احساس کنیم که گویی از اعماق قلب‌مان می‌آید. همه با هم، با یک قلب، این کلمات زیبای سپاس و قدردانی را به سوی آن‌که ما را آفریده، بفرستیم!

 

ای خالق جهان هستی، امروز، قلبم سرشار از قدردانی به‌پاس هدیه‌ای است که تو به من بخشیدی. به‌خاطر فرصتی که به من عطا کردی تا این بدن زیبا و ذهن شگفت را تجربه کنم از تو سپاسگزارم.

پروردگارا، امروز، می‌خواهم سپاس خود را برای هر آن‌چه که از تو به من رسیده است، تقدیم‌ات نمایم.

من می‌دانم که راه ابراز سپاس، در مقابل زندگی‌ای که به من اهدا نموده‌ای، لذت بردن از هر لحظه‌ی آن است و راه لذت بردن از هر لحظه‌ی زندگی، عاشق بودن است.

امروز تمامی شادی و عشقی را که در قلبم دارم ابراز می‌کنم. خود را دوست خواهم داشت. تمام کسانی را که با من زندگی می‌کنند دوست خواهم داشت. می‌دانم زندگی کوتاه‌تر از آن است که آن را با رنجاندن کسانی که دوستشان دارم هدر دهم. از حضور آنانی که دوستشان دارم لذت خواهم برد و به انتخاب آن‌ها همچون انتخاب خود احترام خواهم گذاشت.

امروز با سپاسی عمیق، هدیه‌های تو را با لذت تمام دریافت خواهم کرد.

مرا یاری کن که مانند تو بخشنده باشم، تا آن‌چه را که دارم سخاوتمندانه با دیگران سهیم شوم. همان‌گونه که تو با بخشندگی، هدایای خود را با من تقسیم می‌کنی. یاری‌ام کن در بخشندگی و عشق، استاد باشم، تا جایی که بتوانم از کل خلقت تو لذت ببرم.

پروردگار من، امروز، کمکم کن، همان‌طور که تو جهان را متجلی ساختی، من هم تجلی‌بخش خلاقیت‌های خویش باشم. یاری‌ام کن، زیبایی روحم را در منتهای هنر والای انسانی ابراز کنم: هنر رؤیای زندگی‌ام را.

خالق من، امروز، تمامی عشق و سپاسم را نثارت می‌کنم، زیرا که به من زندگی بخشیدی.

...

 

چه کلمات زیادی که هنگام خواندن متن بالا سریع و بی‌توجه از روی آن‌ها گذشتید...

می‌دونم جملاتی تکراری بودند

خیلی از این حرف‌ها شنیده‌اید

ولی این‌بار کمی حوصله‌ی بیشتر به خرج بدید

وقت زیاده

برگردید بالا

همون‌جایی که صحبت گرگ و میش بود...

ارزش‌شو داره

دوباره بخونید

ولی با دقت بیشتر و با توجه بیشتر

ببینید دارید چی می‌خونید؟

اصلا مهم بود براتون که چی خوندید؟

یه بار دیگه بخونید

فکر کنید هر جمله‌ای که می‌خونید، می‌خواهید فردا صبح بهش عمل کنید...

iiiiiii

iiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

                                                                                   iiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

                                                                                   iiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

         i

midoni in yani chi??????

yani to ye taraf bagjhiye donya ham ye taraf!

آیا می‌دانستید که ...!؟

1) یک سوسک حمام می‌تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.
2) یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون در بیاورد.
4) حلزون می‌تواند 3 سال بخوابد.
5) به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ!
6)‌ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ‌وقت تمام نخواهد شد.
7) خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جویی کند.
8) ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا می‌خورند.
9) چشم‌های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.
10)‌ بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر می‌شوند.
11) کوبیدن سر به دیوار 150 کالری در ساعت مصرف می‌کند.
12) پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.
13) گربه‌‌ها می‌توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگ‌ها کمتر از 10 تا!
14) ادرار گربه زیر نور سیاه می‌درخشد.
15) تعداد چینی‌هایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکایی‌هایی که انگلیسی بلدند، بیشتر است!!

16) دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند.
17) فیل‌ها تنها حیواناتی هستند که نمی‌توانند بپرند.
18)‌ هر بار که یک تمبر را میلیسید 10/1 کالری انرژی مصرف می‌کنید.
19) فورییه 1865 تنها زمانی بود که ماه کامل نشد.
20) کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی I am است.
21) اگر عروسک باربی را زنده تصور کنید سایزش 33-23-39 و قدش 2 متر و 15 سانتی‌متر خواهد بود با گردنی 2 برابر بلندتر از یک انسان نرمال.
22) تمام خرسهای قطبی، چپ دست هستند.
23) اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می‌شود.
24) اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده‌اید.
25) در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را می‌کندند حتی ابروها و موژه‌ها.
26) کوتاه‌ترین جنگ در تاریخ در سال 1896 بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید.
27) در 4000 سال گذشته هیچ حیوان جدیدی رام نشده است.
28) هیچ‌وقت نمیتوانی با چشمان باز عطسه کنی.
29) تعداد انسان‌هایی که به وسیله خر کشته می‌شوند، از انسان‌هایی که در سانحه هوایی می‌میرند بیشتر است.
30) چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند

علی صادقی

 

 

 

نام و نام خانوادگی: علی صادقی
 تاریخ تولد: 14 آذر 1359
 محل تولد: بیمارستان طرفه تهران
 مدرک تحصیلی: فوق دیپلم کامپیوتر
 ساکن: خیابان شریعتی تهران
 ................
 علی صادقی متولد 14 آذر 59 است و در بیمارستان طرفه تهران متولد شده است. پدرش تراشکار و مادرش خانه دار است یک خواهر کوچکتر و یک برادر بزرگتر از خودش دارد.
 بیوگرافی هنری وی شامل اثار زیر می باشد:
 آفتاب عالم تاب، فرزندان ایران، تابستانه پاییزه زمستانه، دردسر والدین، پشت کنکوری ها، کوچه اقاقیا، هوو، خانه به دوش، ترش و شیرین، تیغ زن، ...
 با مجموعه آفتاب عالم تاب ساخته امیر سماواتی و مازیار حبیبی نیا وارد عرصه ی سینما شد.
 اصلاً اهل فوتبال نیست و بین سازها به گیتار برقی بیشتر علاقه دارد.
 خود او کار کوچه ی اقاقیااش را بیشتر از بقیه دوست دارد.
 بزرگترین آرزوی وی این است که آخر و عاقبتش به خیر باشد.
 ایده ی وی در زندگی این است که یک مزرعه داشته باشد در استرالیا با گاو :)))
 خوبی اخلاق وی این است که دروغ در کارش نیست. بدی اخلاقش هم اینه که خیلی رک است.
 در زندگی بیشتر ازموسیقی گوش دادن لذت می برد.
 کارتون مورد علاقه علی صادقی در دوران کودکی یه کارتون عروسکی به نام ارگ و جیرجیر. بن و سباستین، گامبا (یه موش بود که خونه شود گم کرده بود) یونیکو اسب شاخداراست.
 ................
 فیلم‌شناسی:
 * پیک نیک در جنگ (سیدرحیم حسینی، 1383)
 * هشت پا (علیرضا داودنژاد، 1383)
 * هوو (علیرضا داودنژاد، 1384)
 * اگه میتونی منو بگیر (شاهد احمدلو، 1385)
 * تیغ زن (علیرضا داودنژاد، 1385)
 * حرکت اول
 *چپ دست (۱۳۸۴)
 *پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
 *آقا (۱۳۸۲)
 *روایت سه گانه (اپیزود دوم، شوخی‌های خدا) (۱۳۸۲)
 
 مجموعه های تلویزیونی:
 * آفتاب عالم تاب
 * کوچه اقاقیا (رضا عطاران)
 * پشت کنکوری ها (پریسا بخت آور)
 * خانه به دوش (رضا عطاران)
 * متهم گریخت (رضا عطاران)
 *3 در 4 ( مجید صالحی )

روش زندگی

1- اعتماد سازی سالها بطول می انجامد، اما ممکن است در عرض چند ثانیه از میان برود.


2- در این دنیا اهمیت ندارد که چه چیزهایی دارید، بلکه این مهم است که چه کسی را در زندگی خود دارید.


3- هنگامی که خود را با دیگران مقایسه میکنید در واقع ارزش وجودی خود را زیر سوال میبرید. ما همگی افرادی بی همتا و منحصر بفرد میباشیم.


4- شما میتوانید کاری را در یک لحظه انجام دهید که تا پایان عمر موجب پشیمانی و اندوه شما گردد.


5- برای رسیدن به شخص آرمانی و ایده آل خودتان به روندی مادام العمر نیاز است.


6- با بهره گیری از فرصتهاست که ما شجاعت را می آموزیم.


7- یا باید رفتار و نگرش خود را کنترل کنید و یا آنکه تحت فرمان رفتار خود در خواهید آمد.


8- ما نسبت به کرده خود مسئول میباشیم، صرفنظر از اینکه چگونه آن را توجیه کنیم.


9- هر چقدر هم که آغاز یک رابطه پر حرارت و عاشقانه باشد، علاقه و احساسات آتشین فرو خواهد نشست و بهتر است چیز دیگری جای آن را بگیرد.


10- قهرمانان افرادی هستند که عملی را که میبایست انجام پذیرد را انجام می دهند، صرفنظر از پیامدهای آن.


11- پول ابزاری نامناسب برای امتیاز دهی میباشد.


12- میزان کمال و پختگی به نوع تجارب و میزان درس گیری شما از آن تجارب بستگی دارد و نه به میزان سن شما.


13-  با خارج گشتن از محدوده آسایش است که ما رشد میکنیم.


14- هر مقدار هم که دوست شما خوب باشد، بر خی اوقات احساسات شما را جریحه دار خواهد کرد، و شما باید وی را مورد بخشش قرار دهید.


15- این تنها کافی نیست که دیگران را مورد بخشش قرار دهید، برخی اوقات شما خودتان را هم باید ببخشید.


16- هر اندازه هم که قلب شما شکسته شده باشد، جهان برای اندوه شما از حرکت نخواهد ایستاد.


17- پیشینه و شرایط شما قطعا در آنچه که هستید تاثیر گذار بوده اند، اما شما در شکل گیری شخصیت آینده خود مسئول میباشید.


18- دو فرد ممکن است به یک چیز واحد و کاملا یکسان نگاه کنند و چیزهایی کاملا متفاوت ببینند.


19- کیفیت ارتباط برقرار کردن شما تعیین کننده کیفیت زندگی شما خواهد بود.


20- شما قادر هستید به هر چه که میخواهید برسید، بشرط آنکه ایمان داشته باشید که استحقاق آن را دارید و وقت، انرژی و ذهن خود را وقف آن کنید.


21- شما می باید اهداف خود را بر اساس خواسته های خود تعیین کنید، و نه خواسته های دیگران.


22- زندگی در گذشته و آینده از زندگی امروز شما میکاهد.


23- اگر تناسب اندام خود را حفظ نکنید در دراز مدت تاوان آن را خواهید پرداخت.


24- در هر کجا از عرصه زندگی که شما برای آن انرژی صرف نمیکنید، زیان خواهد دید.


25- شما قادر نمیباشید دیگران را وادار کنید تا شما را دوست داشته باشند، تنها کاری که میتوانید انجام دهید آنست که فردی دوست داشتنی گردید.


26- اگر شما از انتظارات و نیازهای خود به دیگران چیزی نگویید، تنها چیزهایی را که آنها حدس میزنند شما به آن نیاز دارید را در اختیارتان قرار خواهند داد. و این ممکن است با خواسته های شما بسیار متفاوت باشد