khosro Shakibaei


khosro Shakibaei

 
خسرو شکیبائی سینما، تئاتر و تلویزیون ایران که سال‌ها با حمید هامون در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی باورش کردیم و به خاطر این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را در هشتمین دوره‌ی جشنواره فجر گرفت، سال‌ها بعد به خاطره فیلم «کیمیا»ی احمدرضا درویش، دوباره این سیمرغ را به خانه برد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم «سالاد فصل» فریدون جیرانی گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم «اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد بود.

خسرو شکیبایی که خاطره‌ی بازی‌اش را در فیلم‌های «کاغذ بی‌خط»‏، «یک‌بار برای همیشه» و مجموعه‌های تلویزیونی «مدرس»، «روزی روزگاری» و‏‏ «خانه‌ی سبز» از یاد نبرده‌ایم، کم‌تر اهل گفت‌وگو و مصاحبه بود و با بیان صمیمانه‌اش از خبرنگاران می‌خواست که از او توقع مصاحبه نداشته باشند و دلگیر هم نشوند. او با بازی در نقش کوتاهی در فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی، 1361) اولین حضورش را در سینما رقم زد و با «هامون» در خاطره‌ها ماندگار شد. شکیبایی در حدود 40 فیلم سینمایی حضور داشته است؛ فیلم‌هایی همچون: «پری»، «رابطه»، «سایه به سایه»، «درد مشترک» و «خواهران غریب» و با فیلم‌سازان شاخصی چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی همکاری داشت. آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی «پیوند» سعید عالم‌زاده و آخرین نمایش فیلمش، «آشیانه‌ای برای زندگی» حمید طالقانی بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.

شکیبایی متولد سال 1323 در تهران، فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. در زندگی‌نامه‌ی او به این موارد اشاره شده است: علاقه به کشتی کچ و شرکت در چند مسابقه‌ی آماتوری و غیرحرفه‌یی (1340)، عضو گروه نمایشی توسکا و بازی در نمایش پنجه‌ی عدالت، گوینده‌ی فیلم در استودیو شهاب (49-1347)، فعالیت در تئاتر (1354) و انتشار چند نوار از شعرهای شاعران معاصر.
از
نمایش‌های او هستند: پنجه‌ی عدالت، زیر گذر لوطی صالح، تراژدی کسری، هنگامه‌ی شیرین وصال، بلیت تئاتر، پنجه به دست آوردن، صیادان، با خشم به یاد آر، بازرس، سنگ و سرنا، همه‌ی پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل برافشانیم.

        جوایز و سیمرغ بلورین وی از جشنواره فیلم فجر عبارتند از :
-
هامون / هشتمین دوره
-
کیمیا / سیزدهمین دوره

        
نامزد جشنواره فیلم فجر برای سیمرغ بلورین:
-
یکبار برای همیشه / یازدهمین دوره
-
سایه به سایه / پانزدهمین دوره
-
کاغذ بی خط / بیستمین دوره

       
کارنامه فیلم های سینمایی خسرو شکیبایی عبارت است از: خط قرمز (مسعود کیمیایی - 1361) دادشاه (حبیب کاووش - 1362) صاعقه (1364) رابطه (پوران درخشنده - 1365) دزد و نویسنده (کاظم معصومی - 1365) ترن (امیر قویدل - 1366) شکار (مجید جوانمرد - 1366) هامون (داریوش مهرجویی - 1368) عبور از غبار (پوران درخشنده - 1368) ابلیس (احمدرضا درویش - 1368) جستجو در جزیره (مهدی صباغزاده - 1369) سارا (داریوش مهرجویی - 1371) پرواز را بخاطر بسپار (حمید رخشانی - 1371) یکبار برای همیشه (سیروس الوند - 1371) بلوف (ساموئل خاچیکیان - 1372) کیمیا (احمدرضا درویش - 1373) پری (داریوش مهرجویی - 1373) درد مشترک (یاسمین ملک نصر - 1373) لژیون (سیدضیاءالدین دری - 1373) سایه به سایه (علی ژکان - 1374) خواهران غریب (کیومرث پوراحمد - 1374) سرزمین خورشید (احمدرضا درویش - 1374) عاشقانه (علیرضا داودنژاد - 1374) روانی (داریوش فرهنگ - 1376) زندگی (اصغر هاشمی - 1376) دختردایی گمشده (داریوش مهرجویی - 1377) میکس (داریوش مهرجویی - 1378) دختری بنام تندر (حمیدرضا آشتیانی پور - 1379) کاغذ بی خط (ناصر تقوایی - 80/1379) مزاحم (سیروس الوند - 1380) اثیری (محمدعلی سجادی - 1380) صبحانه برای دو نفر (مهدی صباغزاده، 1382) ازدواج صورتی (منوچهر مصیری، 1383) سالاد فصل (فریدون جیرانی، 1383) حکم (مسعود کیمیایی، 1383) ستاره ها (فریدون جیرانی، 1384) عروسک فرنگی (فرهاد صبا، 1384)

اتوبوس شب (1385

      مجموعه های تلویزیونی وی عبارتند از: مدرس خانه سبز (مجموعه - بیژن بیرنگ، مسعود رسام - 1375) کاکتوس (مجموعه سری اول - محمدرضا هنرمند - 1377) تفنگ سرپر‌ (مجموعه - امرالله احمدجو - 79/1378) در کنار هم (مجموعه تلویزیونی - فتحعلی اویسی- 1381

sms

به اندازه قلیون دوست دارم اگه گفتی چرا؟  ق->برای قشنگیت    ل->برای لبخندت    ی->برای یکی بودنت    و->برای وفایت    ن->برای نگاهت



دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می مونه. اونی که عاشقتره همیشه خودش رو پایین نگه می داره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره !



خیلی سخته که ببینی یه آهو اسیر پنجه های یه شیر شده!!! ولی تلخ تر از اون اینه که ببینی یه شیر اسیر چشمهای یه آهو شد ...



تو اون فرشته ای که وقتی در فصل بهار قدم میزنی برگ درختان انتظار پائیز را می کشند تا جای پاهات رو بوسه بزنند.



گاهی وقتها آنقدر غرق در آرزوهای خودت هستی که یادت میره خودتم آرزوی کسی هستی.



می دونی علت کسوف و خسوف چیه ؟ ماه و خورشید برای دیدنت دعوا می کنن !!!



دوستی من و تو مانند میخ طویله ست که هیچ کره خری قادر به کندن آن نیست !!!



هنگام صحبت با کسی که به او عشق می ورزی در چشمانش خیره شو ...



هر کی دلتو شکوند صداشو در نیار، یه روز دلش میشکنه و صداش در میاد!



عاشق آنکسی باش که بر دو طرفه بودن عشق اصرار می کند.



آنان که عشق خود را آشکار نکنند معشوق نخواهند بود .



عشق تنها چیزی است که با بخشیدن،بیشتر می شود.



چه کسی می داند....
 که تو در پیله تنهایی خود تنهایی
چه کسی می داند....
که تو در حسرت یک روزنه در فردایی
پیله ات را بگشا
 تو به اندازه یک پروانه زیبایی....


موفقیت به همان اندازه شکست خطرناک است

فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افتاد !



من ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه ها را. «استاد مطهری»



وظیفه باعث می‌شود تا کارها را به‌خوبی انجام دهی، اما عشق کمک می‌کند تا آن‌ها را زیبا انجام دهی. « ضرب المثل کوبایی »



چه بسیارند کسانی که به هنگام غروب ، از غصه ناپدید شدن آفتاب چنان می گریند که ریزش اشک ها مانع از دیدن ستارگان می شود.



اگر دیگران را با زیباترین منشها و صفات بخوانیم چیزی از ارزش ما نمی کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ایم آنگونه باشد که ما می گویم.



اگر از خودخواهی کسی به تنگ آمده ای او را خوار مساز ، بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی.



مرگ هیجان انگیز ترین صحنه ی زندگی ماست که هیچ گاه آن را برای دیگران تعریف نمی کنیم.



وقتی درباره دیگران قضاوت می کنی، آنان را تعریف نمی کنی، خودت را تعریف می کنی.



پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم بر اندیشه های ما اثر خواهند گذاشت .



خطر متفاوت بودن را بپذیرید ، اما بیاموزید بدون جلب توجه متفاوت باشید.



انسان مانند رودخانه است ؛ هر چه عمیق تر باشد آرام تر است .



مُردن در حال ایستاده ، بهتر از زیستن در حال زانو زدن است.



مردن مانند به دنیا امدن امری طبیعی و عادی است.



اگر از کسی چیزی می خواهید اول او را بخندانید.



نیکی، بیش از هر چیز مردم را خلع سلاح میکند.



موفقیت به همان اندازه شکست خطرناک است

کابینه ی دوست

ســعــدی بــه غزل شــهــرت دنـیــا دارد 

حــافــظ بـه کـنـــار او غـزل هــــا دارد   

چون نیک نظر کنی به کابینه ی دوست  

صــد سعدی و حـافظ هـمه یک جـا دارد

Christina aguilera

Hurt

Seems like it was yesterday

When I saw your face

You told me how proud you were

But I walked away

If only I knew

What I know today oooh…

I would hold you in my arms

I would take the pain away

Thank you for all you’ve done

Forgive all your mistakes

There’s nothing I wouldn’t do

To hear your voice again

Sometimes I want to call you

But I know you won’t be there woah

I’m sorry for blaming you

For everything I just couldn’t do

And I’ve hurt myself by hurting you

Some days I feel broke inside

But I won’t admit

Sometimes I just want to hide

Because it’s you I miss

You know it’s so hard to say good bye

When it comes to this woah aai

Would you tell me I was wrong?

Would you help me understand?

Are you looking down upon me?

Are you proud of who I am?

There’s nothing I wouldn’t do

To have just one more chance

To look into your eyes

And see you looking back woah…

I’m sorry for blaming you

For every thing I just couldn’t do

And I’ve hurt myself

If I had just one more day

I would tell you how much

That I’ve missed you

Since you’ve been away oh…

It’s dangerous

It’s so out of line

To try and turn back time

I’m sorry for blaming you

For everything I just couldn’t do

And I’ve hurt myself by hurting you…

 

 

صدمه

به نظر میرسه همین دیروزبود

که من به چهره تو نگاه کردم

تو به من گفتی چقذرسرافرازهستی

ولی من دور شدم

اگر من می دونستم

چیزی که امروز می دونم

تو را در اغوشم می گرفتم

و غم هاتو از بین می بردم

ممنون به خاطر تمام کارهایی که انجام دادی

اشتباهاتتو ببخش

گاش می تونستم کاری انحام بدم

که یکبار دیگه صداتو بشنوم

گاهی وقتها می خوام بهت زنگ بزنم

ولی می دونم تو دیگه اونجا نیستی

معذرت می خوام

به خاطر اینکه تورا سرزنش کردم

برای تمام چیزهایی که نمی تونستم انجام بدم

و با صدمه زدن به تو به خودم صدمه زدم

بعضی روزها احساس دل شکستگی می کنم

ولی نمی خوام قبول کنم

گاهی می خوام پنهان کنم

که تو را از دست دادم

می دونی خداحا فظی خیلی سخته

می تونی به من بگی که دارم اشتباه می کنم؟

میتونی کمکم کنی که بفهمم؟

تو با تحقیر به من نگاه می کنی؟

 یا به من افتخار می کنی؟

کاش می تونستم کاری کنم

که یکبار دیگه فرصت

نگا ه کردن به چشمهای تو را داشته باشم

و ببینم که تو به من نگاه می کنی

معذرت میخوام

به خاطر اینکه تو را سرزنش کردم

برای تمام چیزهایی که نمیتونستم انجام بدم

و به خودم صدمه زدم

اگر فقط یک روز بیشتر داشتم

می تونستم بهت بگم که از وقتی رفتی

چقدر دلتنگم

این غیر ممکنه

که تلاش کنی و زمان برگردونی

من معذرت میخوام

به خاطر اینکه تو را سرزنش کردم

برای تمام چیزهایی که نمی تونستم  انجام بدم

و با صدمه زدن به تو به خودم صدمه زدم