شیوه دوش گرفتن اشخاص مىتواند اطلاعات زیادى را در خصوص نوع شخصیتتان بگوید. براى بعضىها ممکن است تنها پنج دقیقه زمان لازم باشد اما براى بعضى دیگر این زمان به بیش از 20 دقیقه مىرسد.
استیون اسکچر، روانشناس آمریکایى معتقد است هر کارى که ما انجام مىدهیم بازتابى از شخصیت واقعى ما است و حمام نیز جایى اختصاصى است که ما در آنجا آزاد هستیم تا خودمان باشیم بنابراین عادات حمام کردن مىتواند حاوى اطلاعات مفید شخصیتى باشد.
حمام نتیجهگرایان
معمولا حمام کردن افراد فعال 6 تا 10 دقیقه طول مىکشد. لیف زدن، شامپوى سر، آبکشى موها و سپس ماموریت تمام مىشود. اگر در این گروه قرار دارید ویژگى شما این است که همیشه در انجام کارها به دنبال یافتن راه حل سریع و مناسب هستید. شما دقیقا مىدانید که چه کارى مىخواهید انجام دهید و کار خود را با کیفیت انجام مىدهید. شما فردى هدفگرا هستید و شخصیتى از نوع شخصیتA دارید. افراد داراى این شخصیت افرادى هستند که خونسرد نیستند، زمان برایشان بسیار مهم است، بعضى مواقع در ارتباط با موقعیت خود احساس عدم امنیت مىکنند، حس رقابت دارند، پرخاشگر هستند، معمولا چند کار را با هم انجام مىدهند و معتاد به کار مىشوند و کمترین تاخیر در انجام کارها هم آنها را ناراحت مىکند.
حمام نمایشىها
حمام جایى است که شما از قید و بندهاى خود رها مىشوید و درون خود را آشکار مىسازید. مثلا گاهى ممکن است شما وانمود کنید که بطرى شامپو میکروفون است و صداى شرشر آب صداى کف زدن و تشویق است. شما در رویاى اجراى یک نمایشنامه هستید و تنها مىتوانید پشت درهاى بسته آن را به نمایش بگذارید. به گفته اسکچر این گونه افراد شخصیت جالبى دارند، اما پشت درهاى بسته بیشتر احساس امنیت مىکنند.
حمام در جستجوى آرامش
شما حمام کردن را بیش از حد طبیعى دوست دارید، چون حمام کردن به شما انرژى را که مىخواهید مىدهد. درست مانند این است که شما بخواهید دوباره خود را شارژ کنید. براى شما حمام کردن مثل نوشیدن یک فنجان قهوه است در این صورت شما از جمله افرادى هستید که همیشه نیاز به نیروى کمکى از بیرون دارند. چه این نیروى کمکى والدینتان باشد یا معلمتان یا رئیستان. شما هیچگاه خودتان شروع نمىکنید اما با کمک دیگران مىتوانید به هدف برسید.
حمام خیال بافان
آیا تا بهحال موقعی از صبح که هوا تازه میخواد روشن بشه و گرگ و میشه، یعنی میتونید گرگ رو از میش تشخیص بدهید، رفتید پشت بوم خونه؟
خواستهاید آسمون رو، که رنگ خاصی داره، نگاه کنید؟
خیابون خالی رو نگاه کنید،
خونههای با چراغهای خاموش رو نگاه کنید،
آیا موقعی که تازه هوا میخواد روشن بشه،
رفتید توی یه پارک بنشینید؟
هوای خنک،
با طراوت،
اون سکوت و آرامش،
صداهای پرندگان که انگار تازه از خواب بیدار شدهاند،
و پر از جنب وجوش و هیجاناند
و با وجودی که چند تا پرنده درجاهای مختلف میخونند، و صداهاشون با هم قاطی شده، ولی دلنشینترین سروصداییه که تا حالا شنیدهاید؛ و این صداها هیچ آزاردهنده نیست. بلکه انگار هر کدام قسمتی از یک ارکستر موسیقی هماهنگ و زیباست.
و صدای آب،
صدای آبشار،
صدای فوارهها،
صدای آبیاری درختان توسط باغبانها و نگهبان پارک
آیا تا بحال موقعی که هوا هنوز کمی تاریکه و تازه میخواد روشن بشه، در دامنهی کوه بودهاید؟ بالای کوه بودهاید؟
بیدار شدن طبیعت رو احساس کردهاید؟
اون انرژی و روحی رو که ازآسمون به طرف پایین به طرف شما جریان داره، احساس کردهاید؟
...
خوشبختانه تهران هم کوه و هم پارکهای زیادی داره و اگر یه روزی ساعت چهار یا پنج صبح خواستید بزنید بیرون، سعی کنید تنها برید و تا حد امکان سبکبار.
یه کتاب جیبی خیلی خوب هست به اسم « نیایش کلید آرامش »
نویسنده: دون میگل روئیز
این کتاب شامل عناوینی چون حقیقت، بخشایش، عشق، بدن، سپاسگزاری، انسانیت، الوهیت و سکوت درون است
بخشی از کتاب رو میخونیم:
سپاس، بایستی در آغاز به وجودی تقدیم گردد که خالق ماست؛ چرا که بزرگترین هدیه را از او دریافت کردهایم: «زندگی».
چگونه میتوان سپاس خالصانهی خود را به خداوند نشان داد و از صمیم قلب از او سپاسگزار بود؟
بهترین راه برای ابراز این سپاس، دریافت هدیهی اوست، دریافت زندگی! و لذت بردن از آن، از طریق زیستن زندگی با تمامیت آن.
برای اغلب ما بخشیدن آسان است ولی دریافت، بسیار مشکل! وقتی سپاسگزاری ما به کمال برسد، به راحتی و بدون احساس گناه «دریافت» میکنیم زیرا میدانیم با دریافت کردن، دهنده را خشنود میکنیم. اگر کسی برای شما غذایی بپزد، بهترین تشکر آن است که از غذا واقعاً لذت ببرید. پزندهی غذا از لذت شما هنگام غذاخوردن خوشحال میشود. زمانی که برای فرزندانتان غذا میپزید و لذت آنها را هنگام خوردن میبینید، میتوانید باز هم آشپزی کنید تا احساس خشنودی آنان را حس کنید.
زندگی نیز اینگونه است. خداوند زندگی را به ما اهدا کرده و راه سپاس از او بهپاس این هدیه، خوب زیستن و لذت از زندگی است. زندگی زود میگذرد. حتی اگر صد سال زندگی کنیم، باز هم کوتاه است. با زندگی خود چه کنیم؟ آیا باید در تمامی زندگی برای خود متأسف باشیم؟ آیا بایستی زندگیمان را در ضدیت با کسانی که دوستشان داریم بگذرانیم؟ آیا باید از زنده بودن بترسیم و نگران باشیم که در این جهان، ما که هستیم؟ راه بیان سپاسگزاری از زندگی این است که حقیقتاً زنده باشیم. نه این که گوشهای پنهان شویم و گذر زندگی را نظاره کنیم. بزرگترین ترس، ترس از مرگ نیست؛ ترس از زنده بودن است، ترس از خود بودن، ترس از ابراز احساسمان. ترس از تقاضای چیزی که میخواهیم. گفتنِ آری، زمانی که میخواهیم آری بگوییم و گفتنِ نه، هنگامی که میخواهیم نه بگوییم. ابراز آنچه که در دل داریم، زنده بودن حقیقی است. اگر به آنچه که نیستیم تظاهر کنیم، چگونه میتوانیم حقیقتاً زنده باشیم؟
با سپاسگزاری زندگی کردن، یعنی از هر لحظهی این هدیهی گرانبهای خدایی لذت بردن!
الزاماً نباید بگوییم خدایا شکرت! ما میتوانیم سپاس خود را با شادی و عشقمان به زندگی، به خداوند تقدیم کنیم. سپاسگزاری یکی از راههای مهم ابراز عشق است. وقتی قدردانی ما به حد کمال برسد، عشق خود را بیدریغ، نثار میکنیم، چون میدانیم عشق ما را پایانی نیست. بیمحابا نثار میکنیم، زیرا خالق ما بخشندهی حقیقی است و ما میدانیم که استحقاق خوبی را داریم چرا که ما از خداوندیم و خداوند یعنی همهچیز. اگر او همهجا هست و همهجا حضور دارد چگونه میتواند مواهب زندگی را از آفریدههای خویش دریغ بدارد؟
امروز روزی مناسب است برای ابراز سپاس خود از صمیم قلب.
چرا هر لحظه این احساس را تمرین نکنیم، تا آنجا که برای ما تبدبل به یک عادت گردد؟ هرچه تمرین بیشتری داشته باشیم بیشتر متوجه چیزهایی میشویم که بایستی سپاسگزارشان باشیم. و به این ترتیب زندگی ما تبدیل به یک ضیافت سرشار از شادی و لذت میگردد.
زمانی که قدرشناسیات اوج میگیرد، خدا را در هرچیز مشاهده میکنی و واکنش تو، عشق و قدردانی نسبت به بزرگترین هدیه، یعنی زندگی، خواهد شد.
پیشنهاد من این است که بیاییم مابقی زندگیمان را با قدردانی و سپاسگزاری از آنچه برای زنده بودنمان دریافت میکنیم، سپری کنیم.
تنها زنده بودن، تنها لذت نفس کشیدن، کافی است تا قلب ما را سرشار از سپاس کند.
بیاییم، قدم در وادی عشق با خالق گذاریم. این واژهها را چنان احساس کنیم که گویی از اعماق قلبمان میآید. همه با هم، با یک قلب، این کلمات زیبای سپاس و قدردانی را به سوی آنکه ما را آفریده، بفرستیم!
ای خالق جهان هستی، امروز، قلبم سرشار از قدردانی بهپاس هدیهای است که تو به من بخشیدی. بهخاطر فرصتی که به من عطا کردی تا این بدن زیبا و ذهن شگفت را تجربه کنم از تو سپاسگزارم.
پروردگارا، امروز، میخواهم سپاس خود را برای هر آنچه که از تو به من رسیده است، تقدیمات نمایم.
من میدانم که راه ابراز سپاس، در مقابل زندگیای که به من اهدا نمودهای، لذت بردن از هر لحظهی آن است و راه لذت بردن از هر لحظهی زندگی، عاشق بودن است.
امروز تمامی شادی و عشقی را که در قلبم دارم ابراز میکنم. خود را دوست خواهم داشت. تمام کسانی را که با من زندگی میکنند دوست خواهم داشت. میدانم زندگی کوتاهتر از آن است که آن را با رنجاندن کسانی که دوستشان دارم هدر دهم. از حضور آنانی که دوستشان دارم لذت خواهم برد و به انتخاب آنها همچون انتخاب خود احترام خواهم گذاشت.
امروز با سپاسی عمیق، هدیههای تو را با لذت تمام دریافت خواهم کرد.
مرا یاری کن که مانند تو بخشنده باشم، تا آنچه را که دارم سخاوتمندانه با دیگران سهیم شوم. همانگونه که تو با بخشندگی، هدایای خود را با من تقسیم میکنی. یاریام کن در بخشندگی و عشق، استاد باشم، تا جایی که بتوانم از کل خلقت تو لذت ببرم.
پروردگار من، امروز، کمکم کن، همانطور که تو جهان را متجلی ساختی، من هم تجلیبخش خلاقیتهای خویش باشم. یاریام کن، زیبایی روحم را در منتهای هنر والای انسانی ابراز کنم: هنر رؤیای زندگیام را.
خالق من، امروز، تمامی عشق و سپاسم را نثارت میکنم، زیرا که به من زندگی بخشیدی.
...
چه کلمات زیادی که هنگام خواندن متن بالا سریع و بیتوجه از روی آنها گذشتید...
میدونم جملاتی تکراری بودند
خیلی از این حرفها شنیدهاید
ولی اینبار کمی حوصلهی بیشتر به خرج بدید
وقت زیاده
برگردید بالا
همونجایی که صحبت گرگ و میش بود...
ارزششو داره
دوباره بخونید
ولی با دقت بیشتر و با توجه بیشتر
ببینید دارید چی میخونید؟
اصلا مهم بود براتون که چی خوندید؟
یه بار دیگه بخونید
فکر کنید هر جملهای که میخونید، میخواهید فردا صبح بهش عمل کنید...
1- اعتماد سازی سالها بطول می انجامد، اما ممکن است در عرض چند ثانیه از میان برود.
2- در این دنیا اهمیت ندارد که چه چیزهایی دارید، بلکه این مهم است که چه کسی را در زندگی خود دارید.
3- هنگامی که خود را با دیگران مقایسه میکنید در واقع ارزش وجودی خود را زیر سوال میبرید. ما همگی افرادی بی همتا و منحصر بفرد میباشیم.
4- شما میتوانید کاری را در یک لحظه انجام دهید که تا پایان عمر موجب پشیمانی و اندوه شما گردد.
5- برای رسیدن به شخص آرمانی و ایده آل خودتان به روندی مادام العمر نیاز است.
6- با بهره گیری از فرصتهاست که ما شجاعت را می آموزیم.
7- یا باید رفتار و نگرش خود را کنترل کنید و یا آنکه تحت فرمان رفتار خود در خواهید آمد.
8- ما نسبت به کرده خود مسئول میباشیم، صرفنظر از اینکه چگونه آن را توجیه کنیم.
9- هر چقدر هم که آغاز یک رابطه پر حرارت و عاشقانه باشد، علاقه و احساسات آتشین فرو خواهد نشست و بهتر است چیز دیگری جای آن را بگیرد.
10- قهرمانان افرادی هستند که عملی را که میبایست انجام پذیرد را انجام می دهند، صرفنظر از پیامدهای آن.
11- پول ابزاری نامناسب برای امتیاز دهی میباشد.
12- میزان کمال و پختگی به نوع تجارب و میزان درس گیری شما از آن تجارب بستگی دارد و نه به میزان سن شما.
13- با خارج گشتن از محدوده آسایش است که ما رشد میکنیم.
14- هر مقدار هم که دوست شما خوب باشد، بر خی اوقات احساسات شما را جریحه دار خواهد کرد، و شما باید وی را مورد بخشش قرار دهید.
15- این تنها کافی نیست که دیگران را مورد بخشش قرار دهید، برخی اوقات شما خودتان را هم باید ببخشید.
16- هر اندازه هم که قلب شما شکسته شده باشد، جهان برای اندوه شما از حرکت نخواهد ایستاد.
17- پیشینه و شرایط شما قطعا در آنچه که هستید تاثیر گذار بوده اند، اما شما در شکل گیری شخصیت آینده خود مسئول میباشید.
18- دو فرد ممکن است به یک چیز واحد و کاملا یکسان نگاه کنند و چیزهایی کاملا متفاوت ببینند.
19- کیفیت ارتباط برقرار کردن شما تعیین کننده کیفیت زندگی شما خواهد بود.
20- شما قادر هستید به هر چه که میخواهید برسید، بشرط آنکه ایمان داشته باشید که استحقاق آن را دارید و وقت، انرژی و ذهن خود را وقف آن کنید.
21- شما می باید اهداف خود را بر اساس خواسته های خود تعیین کنید، و نه خواسته های دیگران.
22- زندگی در گذشته و آینده از زندگی امروز شما میکاهد.
23- اگر تناسب اندام خود را حفظ نکنید در دراز مدت تاوان آن را خواهید پرداخت.
24- در هر کجا از عرصه زندگی که شما برای آن انرژی صرف نمیکنید، زیان خواهد دید.
25- شما قادر نمیباشید دیگران را وادار کنید تا شما را دوست داشته باشند، تنها کاری که میتوانید انجام دهید آنست که فردی دوست داشتنی گردید.
26- اگر شما از انتظارات و نیازهای خود به دیگران چیزی نگویید، تنها چیزهایی را که آنها حدس میزنند شما به آن نیاز دارید را در اختیارتان قرار خواهند داد. و این ممکن است با خواسته های شما بسیار متفاوت باشد
افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاری با یکدیگر شباهت بسیاری دارند که دانستن برخی از خصوصیات به ما کمک می کند که تا حدودی انسان دروغگو را بشناسیم برخی از علائم و روشهایی که باعث شناهخت دروغگو می شود عبارتند از
1
چشمان کسانی که دروغ می گویند یا بازتر از حد معمول است یا دائما چشمهای آنان به نقاط مختلف حرکت می کند. در عین حال آنها معمولا از نگاه مستقیم به شما احساس ناراحتی می کنند و سعی می کنند مستقیما به شما نگاه نکنند
2
گاهی اوقات افراد دروغکئ بخشی از صورت یا دهانشان را هنگام حرف زدن می پوشانند.
3
وقتی از آنها سوال می شود دماغ یا گوششان را به حالت عصبی می خارانند.
4
فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حرکت اضافی زیادی از خود بروز می دهد.
5
در هنگام حرف زدن زیاد تپق می زنند و اشتباهات فراوان گفتاری را سعی می کنند به گونه ای بپوشانند.
6
آنها همیشه کلی گویی می کنند و بارها این کلیات را تکرار می کنند و با این کار تلاش می کنند تا خودشان را قانع کنند.
7
آنها سعی می کنند به گونه ای گیج و مبهم سخن بگویند و با این کار به شما اجازه نمی دهند تا حرفهای آنان را تجزیه کنید.
8
هنگامی که سعی دارید در مورد موصضوع مورد بحث از آنها سوال کنید بلافاصله موضوع بحث را عوئض می کنند.
9
حتی سوال شما را متوجه شوند چنین وانمود می کنند که سوال شما را نشنیده اند و با این کار به بحث خاتمه می دهند.
10
اگر می خواهید مطمئن شوید مه او دروغ کفته است چند روز بعد راجع به موضوعی که در مورد آن دروغ گفته است ار او سوال کنید تا برایتان یک داستان با مظالب متفاوت تعریف کند.
11
اگر قدری به صحبت آنها شک دارید شما را متهم به بی اعتمادی می کند و خیلی سریع با این کار به بحث خاتمه می دهد.
12
آدم های دروغگو معمولا پر حر ف هستند و در مورد هر چیزی اظهار نظر می کنند.
13
افراد دروغگو معمولا کسانی هستند که در زندگی شخصی یا خانوادگی دچار مشکل هستند. پس در مورد حرفهای چنین افرادی بیشتر دقت نمایید.
14
تن صدای افراد دروغگو در هنگام دروغ گفتن معمولا بالاتر از حد طبیعی است.
15
خنده های بی دلیل و بی گاه در هنگام صحبت کردن یکی دیگر از علائم افراد دروغگو است
16
آدمهای دروغکو همیشه سعی می کنند حرفهای زیبا و جذاب به زبان بیاورند و با این کار می خواهند امکان کشف حقیقت را از ما سلب کنند.
نکته پایانی این که اگر چه که شاید افراد دروغگو در کوتاه مدت بتوانید حقیقت را از دیگران پنهان کنند اما زمان باعث خواهد شد که همیشه افراد دروغگو رسوا شوند و هیچ گته حقیقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شاید مدت زمان طولانی پنهان بماند
چند پیشنهاد جهت ارتباط موثر و محبوبیت در بین دیگران:
1
یک پیشنهاد تکراری!! شنونده خوبی باشید . شاید بگویید گوش کردن که کاری ندارد, بله گوش کردن ساده است اما اگر شنونده فن گوش کردن را نتواند به درستی به کار ببندد , رابطه سالم و موثری پدید نمی آید. برای آنکه محبوب دیگران شوید باید حس گوش کردن را یاد بگیرید, تمرین کنید و بسیار به کار ببندید. هماهنگی لازم بین اینکه شما ژست بگیرید, توی چشم طرف مقابلتان زل بزنید و مرتبا سرتان را تکان بدهید اما حواستان پیش معامله خانه تان یا هر چیز دیگری باشد, هر کسی را متوجه این موضوع که شما فن گوش کردن را بلد نیستید می کند فن گوش کردن مغایر با خمیازه کشیدن , به ساعت مگاه کردن وتند تند آدامس جویدن است.
2
صادق باشید, بدون ابهام و با صراحت و صداقت صحبت کنید. روابطی که این اصل راندارند بی شک قطع خواهند شد.
3
همدلی کنید نه همدردی! هیچ کس درد هیچ کسی را به طور واقعی نمی فهمد, پس ما همدردی نمی توانیم کنیم اما همدلی فرایندی است که در طی ان خودمان را جای طرف مقابل می گذاریم و دنیا را از دریچه چشم او می نگریم. در همدلی قضاوت ممنوع است و ما حق نداریم درباره دیگران قضاوت کنیم مگر اینکه قاضی یا حقوقدان باشیم؟!
4
حرف خود را مزه مزه کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و اگر گفته هایتان تلخ نبود به زبان بیاورید.
5
نصیحت نکنید هیچ یک از ما از نصیحت خوشمان نمی اید بیهوده خود را خسته نکنید و به جای نصیحت پیشنهاد بدهید.
6
سرزنش نکنید هیچ کس بی عیب نیست و هیچ گلی بی خار نمی باشد. پس دیگر جایی برای سرزنش باقی نمی ماند.سرزنش کردن بهداشت روانی دیگران را به خطر می اندازد.
7
افراد را همان گونه که هستند بپذیرید اگر قصد محبوبیت دارید بهتر است افراد را با تمام بدی ها و خوبی هایشان بپذیرید. پذیرش بی قید و شرط را فراموش نکنید.
8
احترام دیگران را نگه دارید تا وقتی به دیگران احترام نگذارید به شما احترام نمی گذارند و اصولا مردم جواب هدیه را با هدیه و جواب کتک را با لگد!!
9
به شیوه مناسب کخالفت کنید به جای بلند کردن صدا, بحث و جدل مخرب و ...... ازروش خلع سلاح استفاده کنید. در این روش سعی می کنیم در حرفهای طرف مقابل حقیقتی را بیابیم. حتی اگر با کل سخن مخالف هستیم. این روش تسکین دهنده و آرام بخش اعصاب است