سریال حضرت یوسف و چشم و گوش بچه ها

سریال حضرت یوسف و چشم و گوش بچه ها magnify
هفت توصیه برای باز نشدن چشم و گوش بچه ها (هنگام پخش سریال حضرت یوسف)

در مطبوعات خواندم که بعضی از روحانیون عزیز ، مسئولان گرامی و مدیران خدمتگزار عنوان کرده اند که : ما خجالت می کشیم سریال حضرت یوسف را به همراه فرزندانمان ببینیم چرا که پر است از جملات و مفاهیم تحریک آمیز و غیر اخلاقی و چشم و گوش بچه ها باز می شود .توصیه های اینجانب به عزیزان:

1- توصیه می کنم جلوی بچه ها داستان حضرت یوسف را ذکر منبع نکنید چون ممکن است بروند داستان کامل را با شرح ماوقع و جزئیات دقیق در قرآن بخوانند / اگر تفسیر هم شده باشد که دیگر نورالانور است

2- اگر بچه ها پرسیدند چرا ما در بهشت زندگی نمی کنیم نکند خدای نکرده داستان حضرت آدم و حوا را برایشان تعریف کنید که حوا با جذابیتهای جنسی زنانه اش آدم را فریب داد تا گندم ممنوعه را بچیند/آسیاب کند و با آن نان باگت بپزد و با ژامبون ژیگو و سس خردل نوش جان کند.

3- از قضایای صدر اسلام هم برای بچه ها چیزی تعریف نکنید چون خشونت برای بچه ها خوب نیست/ داغ کردن دست برادر توسط حضرت امیر هنگام درخواست حق مردم برای خود /یا جنگ و خونریزی های آن زمان / و حاشیه های بعد از جنگ که زنان/ بی شوهر می شدند و مسلمانان مجبور بودند با زنان بیوه ازدواج کرده بچه دار شوند ، چند زوجه اختیار کنند/ همه با هم فامیل شوند/ و ... و مسائل دیگر که همه ممکنست بچه ها را از راه به در کند.

4- داستان حضرت ابراهیم / بچه دار نشدن همسر ابراهیم / ازدواج مجدد وی / کشتن فرزند /و داستانهای بعدی که همه جزو مسائل خط قرمز است/ من همین الان که این مطلب را می نویسم دارم منحرف می شوم/

5- اگر بچه ها سوال کنند چرا حضرت نوح از هر حیوان یک جفت به کشتی برد چه جوابی می خواهید بدهید/ حتما می گویید چون می ترسید حوصله حیوان سر برود/

6- اگه بچه ها بپرسن حضرت مریم چگونه در حالت تجرد عیسی رو به دنیا آورد چی می خواین جواب بدین/ اگه بپرسن پدر عیسی کجاست چی ؟ / شما اگر به بچه بگویید حضرت عیسی مرده رو زنده می کرد نمی فهمد که یعنی چی/ چون در ترانه ها شنیده که می گویند :

خوشگلیاش چه می کنه/ مرده رو زنده می کنه /

البته واقعیت هم همینست / زیبائی باطن حضرت بود که نور حیات می تابید اما بچه ها چه می فهمند

7- برای شناخت حضرت موسی هم بهتر است فیلم 3 ساعته ده فرمان را هم برای بچه ها نگذارید چون باید دو ساعت و نیم آنرا سانسور کنید و اسم قوم لوط رو نیارید که من خودم شرم می کنم .

کلا اگر نگران چشم و گوش بچه ها هستید اجازه ندهید از خانه خارج شوند چون تا پایشان به مدرسه برسد حداقل نیمی از بچه هایی که ماهواره دارند قضیه را برای نیمی دیگر کامل تعریف می کنند

جایگاه زن در اسلام

حاجی داشت دست نماز می گرفت و در فکر مصالح مملکت بود.



رینگ، جینگ، ونگ، رانگ، نینگ، دانگ ... (صدای موسیقی که از تلوزیون پخش می شود)

حاجی: محمد جان بابا، پاشو تا نماز بخونیم.



محمد (فرزند 6 ساله حاجی): بابا یه سوال بپرسم بعد نمار بخونیم؟

حاجی:
نه بابا، باشه بعد از نماز، همیشه اول نماز.

محمد: باشه.

زن حاجی: حاجی نه شروع کنی نماز ها، بیا اول نهار بخورید. من کار دارم، بعد نماز بخونید.

حاجی: چشم حاج خانوم. خوب بابا چی می خواستی بپرسی؟

محمد: چرا این گلدون های خونه ما آهنگ نمی زنن؟

حاجی با نگرانی: بیا اینجا ببینم، صبحانه چی خوردی؟ تو کوچه کسی چیزی نداد بخوری؟ سر درد داری؟

محمد:
نه، من خوبم. اما آخه تو تلوزیون همیشه وقتی آهنگ زنده پخش می شه، گلدون نشون می ده و می نویسه " نوازنده: .... " !

حاجی: خوب؟

محمد: ... من می گم چرا گلدون های ما سنتور و تار نمی زنن. تازه این گلدون که واسه افتخاری ساز میزد هم عوض شده جدیداً درخت جاش نشون می ده.

حاجی: بابا این گلدون ها که خودشون آهنگ نمی زنن، نوازنده می زنه، بعد این گلدون را به ما نشان می دن.

محمد: چرا خودش رو نشون نمی دن؟

حاجی: بابا صلاح مملکت نیست. این سوال را دیگه از کسی نپرسی ها. خصوصاً از عمو سید که میاد. وگرنه خدا اون دنیا می ده جبرئیل آمپولت بزنه !

محمد با ترس: چشم بابا.

حاجی: خانم محض احتیاط به این گلدون های توی حیاط چند روزی آب نده تا خشک بشن، می ترسم محمد به موسیقی علاقه مند بشه و ...

دختر یا پسر؟!

لابی انتظار مطب خانم دکتر فهیمی (متخصص زنان و زایمان و الباقی موارد!)

زن حدودا سی ساله ای مضطرب و رنگ پریده روی صندلی نشسته بود. مدام صندلی را جلو و عقب می کرد و گویی صدای جیر جیر صندلی باعث کم شدن نگرانی اش بشود به کارش ادامه می داد. در حال جویدن ناخن های بلندش بود که منشی صدا زد: خانم مکثری... زن با لرزشی که در صدایش جاری بود پاسخ داد: بله؟ من مکثری هستم.

- آزمایش شما مثبته

- اونو که خودمم میدونم

- خب پس واسه چی اومدین اینجا؟

- می خواستم ببینم دختره یا پسر

- راستش خود دکتر هنوز شک دارن!

- وا ! چطور مگه؟ نکنه بچه م چیزیش شده و به من نمیگین؟

- نه خانم. بچه تون خیلی هم سالمه. پدرسوخته پاهاشو جفت کرده!

- حالا نظر دکتر چیه؟

- ایشون معتقدن از چن حالت خارج نیست. یا دختره و حیا بهش اجازه نمیده ما دید بزنیم! یا پسره و خواجه ست واسه همین باز حیا بهش اجازه نمیده ما دید بزنیم! یا ...

-یا چی؟؟!

- یا چیزی شبیه به همون موارد !!

سریال طنز یوسف و زلیخا!

بازیگر نقش یوزارسیو

 

خدایا آیا یوسف آنقدر زشت بوده است؟

خدایا چرا پوتیفار آنقدر جذاب تر است؟

خدایا چرا صدای یوسف تو دماغی است؟

خدایا آیا زنان برای این یوسف دست هایشان را بریده اند؟

خدایا چرا گریمور این سریال آنقدر ناشیست؟

خدایا چرا یوزارسیف هاله ی نورانی ندارد؟

خدایا چرا لباسهای زنان مصری اینچنین کلفت و انبوه است؟

خدایا چرا وقتی زنان هیز مصری دستان خود را می بریدند صدای قرچ قروچ چرخ های گاری از آنان استخراج می شد؟

خدایا آیا یوزارسیف در کودکی دو جنسی بوده ؟

خدایا چرا آمنهتب ته لهجه ی اصفهانی دارد؟

خدایا چرا چنین بلایی سر موهای رحیم نوروزی آورده اند؟

خدایا پروانه معصومی دیگر چه از جان این سریال می خواهد؟

خدایا آیا این سریال به جز طنز در زمینه ی دیگری هم هست؟

خدایا از برای چه لباس یوزارسیف در آن زندان کثیف و یا حتی در هنگام خرد کردن سنگ همچنان سفید باقی ماند؟

خدایا آیا در آن زمان وایتکس وجود داشته؟

خدایا چرا هیچ مویی بر دست و پای مردان این فیلم نروییده؟!

خدایا آیا مصریان باستان گر بوده اند؟

خدایا آیا در همه ی زندان های آن زمان به جای موش همستر وجود داشت؟

خدایا پس این یعقوب کی کور میشود؟

خدایا چرا بنیامین از یوزارسیف خوشگلتره؟

خدایا دمت گرم این پوتی فار چقدر روشن فکر می باشد!!!

خدایا آیا در ان زمان اتو و چسب مو وجود داشته؟

خدایا آیا زلیخا و کاریماما نسبتی با قالی کرمان دارند؟

خدایا منم از اون دستمال قرمزا که برای یوزارسیف کادو می آوردند می خواهم

خدایا چرا دکور این فیلم اینچنین مزخرف و ابتدایی است؟

خدایا آخه اردلان شجاع کاوه را چه به نقش فرشته!!! آنهم با آن صدای تو دماغی اش!!! آدم گرخیدنش می گیرد !

خدایا سپاس بی کران که من و دوستانم را با پخش این سریال اینچنین خشنود می کنی
خدایا این سریال را از ما نگیر

ناز پسرانه..!

وقت آن است که ما گل پسران ناز کنیم

تاقچـه بالا بگذار یم و «نــــــه» آغاز کنیم

 

 

مطلبی هست در این باره عیان می گویم

بشنویـــم و همــه را مُطلع از راز کنیــم

 

 

جمله کون و مکان در کنف همّت ماست

از خوشی بال در آورده و پــرواز کنیــم

 

 

نوگلان! عاشق هر عشوه و قهری نشـــــوید

جای آن است، که ناز از پی هم ساز کنیم

 

 

تیز باشید هلا، ای پسران دم بخـــت

موقع عقد، شروط خودمان ساز کنیـم

 

 

گر چه زیبا و قشنگند نگاران چون «قو»

بهر رو کم کنی ایشان به مثل«غــــاز»کنیــم

 

 

نهراسیـــم که شایـــد نظرش برگــردد

یا مبادا که دمی ترس ز انباز کنیم!

 

 

آن قدر هست که هر یک گل خود برچینیم

قبل چیدن ،همه را جمـــله ورانداز کنیـــم!

 

 

«مریم»و«یاسمن»و«لاله»و گل های دگر

«سوسن»و«قاصدک» و یاد«گل ناز» کنیـم!

 

 

رسم عاشق کشی افسانه شود در عالم

بهر معشوقه کشی ، خلق هم آواز کنیم!

 

 

بارها جنس مونث دلمان بشکسته است

زین سپس خون به دل دلبر طناز کنیــم

 

 

در جهیزیِه، ز او بنز و پروتون خواهیم

قصد یک باغچه و خانه ی دلبــــاز کنیــم!

 

سیرت خوب که شرط است در این کار، عزیز

اجتنــاب از صنــم خــانه بر انـــــداز کنیــــم

 

 

گل بچـینیم ؛ مبادا که سریعـــاً گوییـــــم

«بع…له» را و همه رشتــه ی خود باز کنیــــم

 

 

با چنین وضعی اگر طالب همسر گشتیم

نازها بهر وی از پشــت هم آغاز کنیـــم!