مرد جوان با جنایت به رابطه پنهانی همسرش پایان داد

جلسه محاکمه مردی که جوانی را در خانه اش دیده و او را به خاطر ارتباط با همسرش به قتل رسانده بود، در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.  

 

 در جلسه محاکمه دیروز ابتدا آرش سیفی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و گفت؛ نادر 34ساله که از زمان وقوع قتل در روز هشت خردادماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، متهم است جوانی به نام «م.» را با ضربات قمه به قتل رسانده است. مطابق اقاریر متهم و سایر مدارک موجود در پرونده تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.در ادامه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند.سپس نادر به دفاع از خود پرداخت. وی اتهام قتل را قبول کرد و گفت؛ دو سال قبل از حادثه بود که متوجه شدم همسرم با مردی به نام «م.» ارتباط دارد. البته اوایل به گفته های مردم توجهی نداشتم و سعی می کردم حرف هایشان را نشنوم. ما با «م.» هم محلی بودیم و من دقیقاً او را می شناختم. یک سال و نیم پیش در همان شرایط که تلاش می کردم به همسرم بدبین نشوم «م.» را در پاگرد واحد آپارتمانی ام دیدم. با خواهش و تمنا و نصیحت از او خواستم از زندگی ام بیرون برود. من عاشق همسرم بودم و آنقدر دوستش داشتم که نمی خواستم حرف هایی را که در مورد او می زدند باور کنم، بعد که به خانه رفتم با همسرم هم صحبت کردم و از وی خواستم به کارهایش پایان دهد. او هم قبول کرد. با این حال برای اطمینان بیشتر خانه ام را عوض کردم. چندی بعد متوجه شدم «م.» آدرس جدید خانه ام را پیدا کرده است. متهم ادامه داد؛ مجبور شدم دوباره به محل دیگری نقل مکان کنم. فکر می کردم «م.» دیگر دست از سر همسرم برداشته است تا اینکه دوباره متوجه زمزمه هایی شدم که علیه همسرم مطرح می شد. با این حال هنوز هم همسرم را دوست داشتم و حاضر نبودم حرف نامربوطی را در موردش قبول کنم. روز حادثه سر کارم بودم که یکی از آشنایان با من تماس گرفت و گفت «م.» را اطراف خانه ام دیده است. بلافاصله به سمت منزل به راه افتادم، وقتی رسیدم با کلید در را باز کردم و وارد خانه شدم و دیدم «م.» در کنار همسرم است. آنقدر عصبی شدم که کنترل خودم را از دست دادم. با قمه یی که در دست داشتم سه ضربه به «م.» زدم. همسرم خیلی ترسیده بود و فریاد می زد. با اینکه خیلی دوستش داشتم اما نتوانستم تحمل کنم و با قمه به او هم ضربه زدم، بعد هم خودم را به پلیس معرفی کردم.قاضی تردست در ادامه جلسه دادگاه را غیرعلنی اعلام کرد تا همسر نادر نیز تحت محاکمه قرار گیرد. همسر نادر در مرحله دادسرا به داشتن ارتباط با مقتول اعتراف کرده و در بخشی از سخنانش گفته بود؛ من شوهرم را دوست داشتم و دلم نمی خواست با مقتول رابطه داشته باشم اما وقتی به «م.» گفتم که دیگر نمی خواهم وی را ببینم، تهدیدم کرد که به شوهرم خبر خواهد داد. مقتول به زور با من رابطه برقرار می کرد و حتی زمانی که فهمید شوهرم از ماجرا مطلع شده است، دست برنداشت. ما چندین بار هم خانه مان را عوض کردیم ولی «م.» همچنان مرا تهدید و وادار می کرد کاری را انجام دهم که دوست نداشتم. تا اینکه شوهرم روز حادثه سرزده به خانه آمد و او را کشت. ضربه یی که به من زده بود هم بسیار عمیق بود اما من به طرز معجزه آسایی نجات پیدا کردم.قضات شعبه 74 پس از شنیدن دفاعیات همسر متهم در جلسه یی غیرعلنی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.