کاظمیان: منتظر شکایت دایى هستم

194853.jpg
ایران ورزشى- حرف هاى على دایى در کنفرانس مطبوعاتى و اینکه جواد کاظمیان را ضعیف تر از مجید غلام نژاد خوانده بود باعث شده تا هافبک سابق پرسپولیس بدجورى از سرمربى تیم ملى دلخور شود. کاظمیان بعد از قهرمانى با الشباب در این فصل راهى عجمان تیم تازه صعود کرده به لیگ دسته اول امارات شده است. عملکرد ضعیف او و على سامره در هفته هاى ابتدایى موجب شد تا مطبوعات و سایت هاى اماراتى به شدت از این ۲ بازیکن انتقاد کنند اما بعد از آن هر دو بازیکن شروع به گلزنى کردند. عملکرد فوق العاده جواد کاظمیان در هفته هاى اخیر و گلزنى هاى این هافبک راست ایرانى عجمان باعث شد تا مسؤولان این باشگاه اماراتى او را به عنوان بهترین خرید خود معرفى کنند و حتى در نظرسنجى از هواداران این موضوع تأیید شد و هواداران عجمان هم او را بهترین بازیکن جدید تیم شان معرفى کردند. با عملکرد خوب کاظمیان در امارات به نظر مى رسید این بار على دایى نام این هافبک سرعتى را در لیست خود جاى دهد اما این اتفاق نیفتاد و دایى علت آن را بهتر بودن غلام نژاد هافبک جوان تیم ملى دانست تا همین مقایسه هم باعث شود جواد کاظمیان سکوت یکساله خود را بشکند و حرف هایى درباره علت عدم دعوتش به تیم ملى بزند. به نظر مى رسد کاظمیان هم وضعیتى همچون ایمان مبعلى و برخى بازیکنان دیگر دارد و در لیست سیاه سرمربى تیم ملى است.

على دایى در مصاحبه مطبوعاتى اش در پاسخ به علت دعوت نشدن از شما به تیم ملى اشاره کرده است که کیفیت بازى مجید غلام نژاد بهتر از شماست
در این یک سال که از تیم ملى دور بودم، به دو دلیل دوست نداشتم مصاحبه کنم؛ یکى به خاطر مادرم که مرا قسم داده بود به دلیل حضور على دایى در مراسم چهلم برادرم احترام او را حفظ کنم و دوم به خاطر شرایط تیم ملى و حفظ حرمت ها و احترام به پیشکسوت. ولى حالا که آقاى دایى من را با برخى از بازیکنان مقایسه کرده و کیفیت فنى ام را زیر سؤال برده است و با توجه به اینکه در ماه هاى قبل ایشان حرمت مربیانى مانند افشین قطبى، محمد مایلى کهن و امیر قلعه نویى را به راحتى زیر سؤال برده است، حق خودم مى دانم که در مورد مسائلى که مطرح شده است، از خودم دفاع کنم.
مدت ها بود حرفى درباره تیم ملى نمى زدید. فکر مى کنید چه چیز باعث شده به تیم ملى دعوت نشوید.
متاسفانه باید بگویم مسائلى که چند سال پیش بین من و آقاى دایى اتفاق افتاده است، هنوز در ذهن ایشان باقى مانده و از من کینه به دل دارد. همین مسأله باعث شده است در این هشت ماه راهى به تیم ملى پیدا نکنم. دراین چند سال ضربه هاى زیادى از دایى خورده ام که شاید به نوعى به همه آنها عادت کرده باشم البته خیلى وقت است که ایشان را به خدا واگذار کرده ام.
یعنى دعوت نشدن شما به تیم ملى دلایل غیر فنى دارد
- موضوع اول مربوط به سال ۸۱ است، مقطعى که در تیم سایپا بازى مى کردم. قبل از اینکه به الاهلى بروم از باشگاه الشباب پیشنهاد داشتم به خاطر همین همراه آقاى صالحى مدیرعامل وقت باشگاه ساپیا براى عقد قرارداد به امارات رفتیم.آن روزها دایى در الشباب بازى مى کرد و براى درمان آسیب دیدگى پایش به فرانسه رفته بود و وقتى متوجه شد قرار است با الشباب قرارداد ببندم، در تماسى که با مسؤولان باشگاه داشت، نظر آنها را تغییر داد. دایى به آنها گفته بود من در پیستون راست بازى مى کنم و فوروارد نیستم و نمى توانم براى آنها مؤثر باشم. آن قرارداد مى توانست نقش بسیار زیادى در زندگى من داشته باشد ولى خدا را شکر مى کنم که بعد از چند سال، با توجه به توانایى هایم به الشباب آمدم و قسمت این بود که همراه آنها قهرمان لیگ امارات شوم.
این تمام مشکل بود
یکى از مسائلى که تمام بازیکنان تیم ملى در جریان آن بودند و اتفاقا مدت زیادى هم درباره آن صحبت مى شد، مربوط به بازى تیم ملى با اردن بود. در یک صحنه وقتى که من وارد محوطه جریمه اردن شدم، به على کریمى پاس دادم و آن توپ به بیرون رفت اما دایى با واکنشى شدید همراه با فحاشى، گفت: که چون کریمى رفیق توست به وى پاس دادى. این حرکت براى من به عنوان جوانى ۲۱ ساله غیر قابل باور بود، چون هیچ وقت فکر نمى کردم کاپیتان تیم ملى که باید الگوى تمام بازیکنان دیگر باشد، براى از دست رفتن یک موقعیت ساده، چنین واکنشى نشان بدهد. من فیلم این جریان را هم در اختیار دارم که توسط دوربین یکى از فیلمبردارها ضبط شده است. در همین بازى گل دوم را هم دایى زد اما وقتى من براى گفتن تبریک سراغشان رفتم، برخورد خیلى بدى با من کردند.
در اردوى اتریش پرسپولیس هم گویا صحبت هایى پیش آمده که باعث ناراحتى دایى از برخى بازیکنان مثل تو شده است
البته کینه آقاى دایى زمانى نسبت به من شدت پیدا کرد که همراه پرسپولیس در دوره آرى هان در اردوى اتریش بودیم. یک شب سر میز شام بچه ها گفتند که قرار است دایى به پرسپولیس بیاید، من هم با توجه به اتفاقاتى که در زمان بگوویچ افتاده بود گفتم من که مى خواستم به الشعب بروم، حالا که این طور شد حتما مى روم. یکى از بازیکنانى که در آن مقطع تازه به پرسپولیس آمده بود در تماسى که با دایى داشت، صحبت هاى من را به وى منتقل کرد و از اینجا بود که براى دایى تبدیل به یک متهم شدم و این را مى دانم تا وقتى که ایشان سرمربى تیم ملى باشند، حتى اگر بهترین بازى ها را از خود ارائه دهم، جایى در این تیم ندارم.
گفتید در دوره بگوویچ اتفاقاتى افتاده بود که دوست نداشتید دایى به پرسپولیس برگردد
194817.jpg
زمان بگوویچ وقتى بعد از بازى با پیکان که اولین شکست ما محسوب مى شد، ایشان داخل رختکن و مقابل تمام بازیکنان با تجربه که آن روزها تعدادشان زیاد بود، درباره من گفته بودند: «این چه بازیکنى است، اگر دیدید دوباره به تیم ملى دعوت شود.» دقیقا پس از آن اتفاق شش ماه به تیم ملى دعوت نشدم. اگر هم پس از آن دعوت شدم به خاطر عملکرد خوب در پرسپولیس و فشار تماشاگران بود. این مسائل ادامه هم داشت. مثلا بگوویچ در تمرینات مى گفت: ضربه هاى کاشته کنارى را من سانتر کنم اما در اواخر فصل و در تمرینات دایى علنا مى گفت: کاظمیان بلد نیست ضربه کاشته بزند و در بازى ها خودش تمام کاشته ها را مى زد و خیلى از مسائل که واقعاً نمى توانم به آنها اشاره کنم. البته همانطور که گفتم با این شرایط کنار آمده ام و این چند سال در تیم ملى و پرسپولیس بله قربان گو نبوده ام و صداى داش على گفتن هایم به هوا نمى رفته است. مسائلى که من را از تیم ملى دور کرده، فقط خصومت هاى شخصى دایى بوده است که باعث شده ۸ ماه از تیم ملى دور باشم. تیمى که متعلق به مردم است و از ۱۸ سالگى تا ۲۷ سالگى در آن بازى کرده ام. در این ۹ سال و در دوره مربیانى مثل براگا، بلاژویچ، برانکو، شاهرخى و قلعه نویى در تیم ملى حضور داشتم، غیر از دوره فعلى. امیدوارم دایى هرچه سریعتر دست از خصومت هاى شخصى خود بردارد و توانایى هاى فنى بازیکنان را ملاک دعوت به تیمى که متعلق به مردم ایران است، قرار دهد.
به نظر مى رسد با تمام این ناملایمات همچنان مى خواهید در تیم ملى به میدان بروید
من با تمام وجود تیم ملى را دوست دارم، چون نه مال من است و نه براى آقاى دایى. این تیم متعلق به ۷۰ میلیون ایرانى عاشق فوتبال است. من براى تیم ملى آرزوى موفقیت مى کنم و امیدوارم با صعود به جام جهانى باعث خوشحالى دوباره مردم ایران شود. هیچ وقت هم ناامید نمى شوم، تمریناتم را باز هم بیشتر مى کنم و با توجه به اینکه توکلم به خداست، مطمئنم که باز هم این پیراهن را برتن خواهم کرد. چرا که معتقدم شرایط دعوت به تیم ملى را داشته ام و کاملاً آماده بوده ام. فصل پیش یکى از ارکان قهرمانى الشباب بودم و با ۹ گل زده با توجه به اینکه هافبک چپ بودم، بهترین گلزن تیم خود شدم اما بازهم به تیم ملى دعوت نشدم.
فکر نمى کنید این صحبت ها برایت دردسر ساز شود
من ۹۹ درصد در ذهنم این مسأله نقش بسته بود که با حضور على دایى به تیم ملى دعوت نخواهم شد اما وقتى که دوستان نزدیک ایشان در تماس با من این نکته را تأیید کردند دیگر مطمئن شدم که به تیم ملى دعوت نمى شوم. از همین حالا هم منتظر شکایت آقاى دایى و وکیل شان هستم اما من فقط خدا را دارم و از هیچکس نمى ترسم، امیدوارم حداقل على دایى با خودش رو راست باشد و در خلوت خود به این فکر کند که حرف هایى که من زدم تا چه اندازه حقیقت دارد

دایى: او مشاوران خوبى ندارد

طبق انتظار، کنفرانس مطبوعاتى على دایى با بحث على کریمى آغاز مى شود و حول این محور پیش مى رود. اگر چه در بخش هایى سؤالات متفرقه هم به میان مى آید اما به جرات مى توان گفت که ۸۰ درصد سؤالات به ماجراى انصراف على کریمى از حضو تیم ملى اختصاص دارد. اکثر خبرنگاران حاضر در جلسه معتقدند که انصراف او به اختلافات قدیمى اش با دایى برمى گردد اما سرمربى تیم روى این مسأله پافشارى مى کند که با دعوت از او، حسن نیست خود را ثابت کرده است. جلسه با این بحث شروع مى شود و در ادامه گاه به مجادله مى کشد.

دیروز شما در تمرینات گفتید تا زمانى که من هستم کریمى جایى در تیم ملى ندارد. به نظر خیلى ها این حرف چندان سنجیده نبود و مى تواند تبعات زیادى داشته باشد. آیا این حرف آخر شما در مورد کریمى است
این حرف آخر من است اما شما به من بگویید این تبعات چیست
خودتان بهتر مى دانید که اگر خداى ناکرده تیم ملى به جام جهانى نرود خیل تماشاگران پرسپولیس چه فضایى را در ورزشگاه ها ایجاد مى کنند.
ببخشید. اگر قرار باشد به خاطر یک نفر تیم ملى به جام جهانى صعود نکند، ما باید همه چیزمان را جمع کنیم و برویم دنبال کارمان. پس نظم، عشق، علاقه و دیسیپلین کجا مى رود. تیم ملى در دست من امانت است. این تیم نه مال من و نه مال شماست بلکه براى این ملت و مملکت است. من امانتدار هستم و دوست دارم به نحو احسن از این امانت نگهدارى کنم. وظیفه ام این بود که هر موقع کریمى عملکرد خوبى داشت او را به تیم ملى دعوت کنم اما از شما یک سؤال دارم خواهش مى کنم این سؤال را جواب بدهید. چند نفر از شما مى دانستید که اگر کریمى به تیم ملى دعوت شود، پاسخ منفى به این پیشنهاد مى دهد. کسى که به تیم ملى دعوت مى شود، باید به این پیراهن عشق بورزد و هر موقع به این پیراهن رسید باید به آن وفادار باشد. اکثر شما مى دانستید که اگر کریمى به تیم ملى دعوت شود، به تیم ملى نخواهد آمد. این از قبل برنامه ریزى شده بود. شما که این را مى دانستید چرا در این دو سه ماه این قدر بر روى این مسأله اصرار کردید. اگر ایران را دوست دارید باید از تیم ملى حمایت کنید.
اما آقاى دایى اگر شما هم جاى کریمى بودید فکر مى کنم چنین واکنشى نشان مى دادید.
اصلا و ابدا. در حال حاضر هم شاید من در تیم ملى از خیلى ها خوشم نیاید اما به خاطر امانتى که در دست دارم، نظرات شخصى ام را اعمال نمى کنم. یک نفر به من بگوید شما که مى دانستید کریمى به تیم ملى نمى آید پس چرا این قدر پافشارى کردید. مى خواهم بدانم آیا ادبیاتى که در نامه کریمى استفاده شده بود، ادبیات اوست همه مسائل از امارات برنامه ریزى شده است. نمى خواهم اسم بیاورم. همه شما مى دانید منظورم چیست. بدتر از همین نامه را هم براى باشگاه پرسپولیس فرستاده بودند که باشگاه پرسپولیس با اصلاح آن نامه را براى رسانه ها فرستاد. کدامیک از شما برنامه جمعه شب ورزش از نگاه دو را دیدید. دوست دارم به کسانى که به کریمى حق السکوت مى دهند به او بگویند مواظب صحبت کردنش جلوى دوربین باشد. چه طور کسى مى تواند این طور به تیم ملى کشورش توهین کند. اگر این برنامه را ندیده اید بروید CD آن را تهیه کنید و بعد بیایید با هم صحبت کنیم.
اما کار آن خبرنگار اشتباه بود. ضمن اینکه کریمى به تیم ملى هم توهین نکرد و تنها از باخت تیمش مقابل ابومسلم ناراحت بود.
ما باید خودمان مواظب رفتارمان باشیم. قرار نیست من همه چیز را به زبان بیاورم. حالتش را جلوى دوربین نگاه کنید. من روزنامه هاى ماه هاى اخیر را دارم. همه مى گفتند کریمى باید به تیم ملى دعوت شود. خیلى از روزنامه ها هم نوشته بودند اگر کریمى به تیم ملى دعوت شود، پاسخ منفى به آن مى دهد اما من یک درصد احتمال داده بودم که شاید کریمى به خاطر مسائل تیم ملى بیاید که این کار هم نشد.
من اگر با کریمى مشکلى داشتم که او را به تیم ملى دعوت نمى کردم اما تیم ملى به عنوان امانت به دست من سپرده شده است و در این حریم هیچ گاه مسائل شخصى را وارد نمى کنم. اگر تیم ملى موفق شود على دایى به موفقیت دست یافته و اگر تیم ایران به جام جهانى برود، این قیمت على دایى است که سه یا چهار برابر مى شود. من بدم نمى آید که تیم ملى به جام جهانى برود و من هم در زندگى حرفه اى خود پیشرفت کنم اما شما ببینید ادبیات دو نامه گذشته على کریمى به چه شکل بوده است. کریمى فوتبالیست خوبى است اما ادبیات این دو نامه نشان مى دهد که این مطالب براى کریمى نبوده است. بلکه صحبت هاى مشاوران اوست. کریمى نیز بازیکنى با قابلیت هاى فنى بالا است که مى تواند در بارسلون یا رئال مادرید بازى کند اما این بازیکن مشاوران بدى داشت. در حالى که من یک بازیکن معمولى بودم که به دلیل مشاوره هاى خوب توانستم به موفقیت برسم. در مقابل بازیکنانى هستند که مشاوران و دوستان خوبى ندارند و به جایى مى رسند که اکنون کریمى رسیده است.
شما چطور مى گویید که خبرنگاران از این تصمیم اطلاع داشتند... آیا یک نفر در این جلسه هست که حرف شما را تایید کند و بگوید که از تصمیم کریمى اطلاع داشته
من حداقل پنج بریده روزنامه دارم که اعلام کرده اند از تصمیم على کریمى براى نیامدن به تیم ملى خبر داشتند اما به دلایلى چون رسم امانتدارى و با بیان این موضوع در محافل خصوصى حاضر به انتشار آن نشدند. حتى من پیش از دعوت از على کریمى مطلع شدم که مدیر برنامه هاى این بازیکن در مراسم عروسى یک خواننده ایرانى در دبى اعلام کرده است که کریمى به تیم ملى نمى آید با این حال به خود گفتم شاید کریمى دوست داشته باشد براى تیم ملى بازى کند، به همین دلیل او را دعوت کردم.
تیم ملى مانند یک قطار است که ما باید با آن برویم و هر کس که سوار این قطار نشود، جا مى ماند. من نمى توانم کسى را به زور سوار این قطار کنم. بى تردید خودم هم تمام تلاشم را انجام مى دهم تا کریمى بر روى این عقیده اش بیاستد البته بسیار متاسفم که در فاصله سه روز مانده به بازى ایران مقابل کره شمالى و در حالى که چشم ملت به این بازى است، زمان خود را با پرداختن به این مسائل بى فایده سپرى مى کنید. اگر على کریمى براى آمدن به تیم ملى عطش داشت، در مصاحبه تلویزیونى خود اعلام نمى کرد که به تیم ملى فکر نمى کند. من ۱۰ مصاحبه از على کریمى دارم که گفته است به تیم ملى فکر نمى کند. در حالى که اگر کسى ادعاى عشق به تیم ملى را دارد و عطش حضور در این تیم را داشته باشد، به طور یقین به این تیم فکر مى کند. من وظیفه خود را انجام داد ه ام. اگر مشکلى با على کریمى داشتم پیش از این او را براى بازى مقابل بحرین و کویت و همچنین تمرینات اردبیل دعوت نمى کردم. در لیگ برتر نیز اگر کریمى همان بازى مقابل پگاهش را انجام مى داد، صد هزار سال او را به تیم ملى دعوت نمى کردم.
رییس فدراسیون اعلام کرده بود ناراحتى پیش آمده را از دل کریمى درمى آورد. آیا او در این رابطه با شما صحبت کرد
کفاشیان با من صحبت کرد اما من به کفاشیان گفتم که مسائل فنى به عهده من است و کفاشیان هم گفت که نامه کریمى هر زمان به فدراسیون فوتبال برسد، آن را به من تحویل مى دهد. (روابط عمومى فدراسیون گفت: هنوز نامه اى به دست ما نرسیده است).
آیا فشار مسؤولان در دعوت کریمى نقشى نداشت آیا دکتر احمدى نژاد در این مورد با شما صحبتى نکرده بود
هیچ کدام از مسؤولان در این باره فشارى به ما نیاوردند. موضوع پیشنهاد آقاى احمدى نژاد نیز به چهار ماه پیش بازمى گردد که در آن زمان به رییس جمهور پاسخ دادیم که اجازه دهید کارهاى کوچک را ما انجام دهیم و در حال حاضر على کریمى آماده نیست که احمدى نژاد نیز این موضوع را قبول کرد. من تاکنون با هیچ کدام از مسؤولان در این زمینه صحبت نکرده ام. شما خبرنگاران نیز به خوبى مى دانید که من فردى توصیه پذیر نیستم در کارم معتقدم که باید حریم ها حفظ شود. در هر صورت من کریمى را دعوت کرده ام اما او خود به تیم ملى نیامد.
نظر شما درباره کریم باقرى بعد از مدتى تغییر کرد. ابتدا او را نیمکت نشین مى دانستید اما اکنون این بازیکن را دعوت کرده اید.
وظیفه من بود که این کار را انجام دهم. کریم باقرى پس از بازى مقابل عربستان بسیار عالى کار کرد و باید به تیم دعوت مى شد. من کریم باقرى را مانند برادرم دوست دارم و صلاح او را مى دانم. پیش از زمان بازى مقابل عربستان اعتقادم درباره کریم این بود که ما در پست او بازیکنان بهترى داریم اما اکنون معتقدم کریم باقرى مى تواند در ترکیب ثابت تیم باشد و بسیار هم مثمرثمر باشد.
دلیل دعوت پیروز قربانى چه بوده است او در دفاع چهار نفره توانایى کافى را ندارد.
این نظر شماست اما من معتقدم پیروز قربانى و سایر مدافعان ما توانایى بازى در هر دو سیستم سه نفره و چهار نفره را دارند. بستگى دارد یک مربى از بازیکنانش چه چیزى را بخواهد. با بازى هایى که از قربانى در استقلال دیده ام او مى تواند در هر دو روش کار کند. شاید نظر شما این باشد که قربانى در روش چهار نفره موفق نیست اما کادرفنى معتقد است که قربانى توانایى این کار را دارد.

194616.jpg
آیا دعوت چهار بازیکن از استقلال بیشتر به دلیل جذب تماشاگران این تیم نبود
من به این مسائل فکر نمى کنم. ما در عربستان ،۱۷ ۱۸ تماشاگر که کارمندان سفارت ایران بودند، داشتیم و همچنین تعدادى از کارمندان پاکستانى و افغانى سفارت ایران و به غیر از آنها کس دیگرى را نداشتیم اما من هیچگاه به این مسائل فکر نکرده ام. بازیکنى چون پیروز قربانى در استقلال عملکرد خوبى داشته و به همین دلیل دعوت شده است. بى تردید بازیکنان خوب دیگرى نیز وجود داشته اند که در این برهه ما نمى توانستیم تمامى آنها را دعوت کنیم.
شما همیشه مى گویید تیم ملى فعلى یکى از کم حاشیه ترین تیم ها بوده است اما همیشه بعد از مصاحبه هاى شما حاشیه هایى به وجود مى آید.
مطمئناً على دایى چهره اى است که همیشه بحث هایش حاشیه ایجاد کرده است اما من حرف هاى حقیقت را زده ام. متاسفانه بعد از قضیه کریمى بعضى از روزنامه ها تیتر زدند کریمى یک، دایى هیچ. اشکالى ندارد بگذارید در چنین مسائلى بازنده باشم اما من مى خواهم تیم ملى کشورم موفق باشد. وقتى آقایان مى نشینند و نامه حماسى مى نویسند من هم باید از تیم ملى دفاع کنم. شما که مى دانستید این آقا نمى آید چرا این قدر زور زدید. تیم ملى عاشق مى خواهد به غیر از این نه من موفق مى شوم و نه تیم ملى. در این چند سال گذشته وضعیت این چنین بوده است اما من در تیم ملى کشورم بازیکنى را مى خواهم که براى تیم ملى جان بدهد و وقتى سرود جمهورى اسلامى خوانده مى شود، موى تنش سیخ شود. کسى که تنش براى تیم ملى مى لرزد به تیم ملى هم فکر مى کند و کسى هم که به تیم ملى فکر نمى کند، معلوم است که تیم ملى براى او اهمیتى ندارد